این کودکان از همه طلب کارند، زیاده و بیش از حد به مادر می چسبند. شکایت می کنند، عصبانی می شوند، قهر می کنند، با زرنگی خاص خودشان اگر آن چه را که می خواهند و نتوانند از پدر بگیرندآن خواست خود را به سوی مادر کشانده و چه بسا که موفق می شوند.
اگر باز هم موفق نشدند دست به دامن مادر بزرگ و پدر بزرگ شده تا که این حرف خود را پیش ببرند. این کودکان به این روش و حیله و بازی، خوب آشنایی دارند.
اگر پدر و مادر و مادر بزرگ و پدر بزرگ در برابر خواست های آن ها با روش صحیح و منطقی ایستادگی نکنند و راه درست را به او نشان ندهند، خدمتی به کودک و آتیه او نکرده اند. والدین باید بدانند که این حرکات و روش ها برای جلب نظر آن ها و برآوردن خواست های غیر منطقی کودک است.
اگر کودک درک کند که با شکایت و نق نق عرصه به دیگران تنگ کرده با سماجت و لجبازی ، عصبانیت و فریاد و لوس گری می تواند به هدف های خود برسد، هیچ گاه رضایت خاطر از آن چه برای او فراهم شده پیدا نکرده میزان خواسته های او پایان پذیر نخواهد بود.
برآوردن کلیه خواسته های غیر منطقی این کودکان ، در دوران کودکی یک عامل بزرگ رفتار ناشایست و عدم بلوغ اجتماعی آن ها خواهد شد؛ به ویژه در دوران نوجوانی مشکلاتی از نظر برنامه های گروهی و همکاری و مماشات با دوستان و هم کلاسیهای خود خواهند داشت.
در دوران قبل از کودکستان هنوز درک کودک بدانجا نرسیده که در برابر خواسته های خود صبر داشته باشد و حوصله کند. از طرفی نمی تواند خواسته های خود را با مکالمه روان به پدر یا مادر بیان نماید. در این مورد عصبانیت یا کم حوصلگی جنبه غیر عادی نداشته، منطبق با سن اوست و پدر و مادر باید با درک این نکته با روشی ملایم احساس همکاری نشان داده ، با خشونت و فریاد او را مجبور به سکوت ننماید؛ وگرنه سرخوردگی و ترس به کودک غلبه کرده، دیگر خواستهای خود را بروز نخواهد داد.
در سن دبستان و بالاتر از ۵_۶ سالگی ، کودک خواسته های خود را با روشی دوستانه و مسالمت آمیز بیان می نماید و والدین نیز با تشخیص صحیح و مهربانی لازم است که به طفل همکاری و کمک نمایند.
اگر مواردی است که نمی توان و نباید به خواست کودک کمک نمود و انجام داد، باید با او مذاکره و گفتگو کرد، و در ضمن حق جواب و دلیل منطقی را از او نگیرند و با زبانی ساده به او تفهیم کنند که ” امکان برآوردن درخواست او موجود نیست”.
زمانی که کودک به دوران نوجوانی قدم می گذارد، تحولات هورمونی در او ایجاد می گردد، شخصیت پیدا کرده و برای خود حقی قائل است و به ویژه انتظار دارد که والدین به احساس و طرز تفکر و درک او احترام بگذارند.
گفتگو و مذاکره دوستانه، بااحترام دوجانبه، موثرترین وسیله برقراری ارتباط با نوجوانان و جوانان است. شایسته نیست که با روش خشونت و تهدید با جوانان و نوجوانان درگیر شویم. البته این بدان معنا نیست که به آن ها آزادی تمام و کمال داده، از اصول نظم و ترتیب و اخلاق و منطق چشم پوشی نماییم.
با جوانان و نوجوانان خود دوست باشید و به جای داد و فریاد، به گوش آن ها زمزمه محبت بخوانید.
مادران با دختران و پدران یا پدران و پسران و گاه همه خانواده باید وقت های آزاد خود را با هم بگذرانند و مشکلات فرزندان خود را مادرانه و پدرانه بررسی نمایند. از تهدید و خشونت و قهر کردن با نوجوانان و جوانان خود، بهره نخواهیم برد.
منبع: نگرش علمی و عملی در رفتار ها و کژ رفتاریهای نوزادان، کودکان و نوجوانان، دکتر محمد رضا معین فر