مقدمه:
جدا شدن از آغوش گرم مادر و پدر و آغاز زندگی مستقل و ورود به جامعه ای بزرگتر از خانه ، برای اکثر بچه ها سخت و دشوار است و همراه با دلهره و ترس و اضطراب است ، اما چاره ای نیست. راهی است که باید همه آن را طی کنند. البته برای پدر و مادر هم سخت است. باید فرزندشان را در مدرسه بگذارند و تنها به خانه بازگردند. شش تا هفت سال لحظه به لحظه با هم بودن و وابستگی ، اکنون دور شدن از یکدیگر، آن هم به مدت سه تا چهار ساعت در روز
اما آیا می توانیم به خاطر این احساسات فرزندمان را به مدرسه نبریم ؟ امکان ندارد!
باید با این وابستگی ها مبارزه کرد اما چگونه ؟ اگر می خواهید پاسخ سؤالتان را بیابید این مقاله را با دقت مطالعه کنید:
اصولاً بچه هایی وابستگی شدید به پدر و مادر و خانه شان دارند که در دوران قبل از مدرسه از پدر و مادر لحظه ای جدا نشده باشند . یعنی پا به مهد کودک و کودکستان نگذاشته باشند. معمولاً این بچه ها به هنگام مدرسه رفتن مشکل دارند، اما بچه هایی که از قبل ، به دلیل شاغل بودن مادر و یا دلایل دیگر نیمی از اوقات خود را در مهد کودک ها گذرانده باشند به راحتی روز اول مدرسه را می پذیرند و از والدینشان جدا می شوند. پس می توان نتیجه گرفت که مهد کودک می تواند مفید باشد. در حالی که بسیاری از والدین از گذاشتن فرزندشان در مهد کودک ها واهمه دارند و می ترسند.
بچه ها با رفتن به مهد کودک سریع تر طعم استقلال را می چشند و اصولاً این بچه ها اعتماد به نفس بیشتری دارند. بهترین سن برای ورود به مهد کودک سه تا چهار سالگی است. اگرچه یک مادر شاغل مجبور است فرزندش را زودتر به مهد کودک بفرستد.
دوران مدرسه
دنبال مدارس مناسب موجود بگردید.
اگر چه ممکن است تعداد آنها محدود باشد . اطلاعیه ها و شبکه های اینترنتی مربوط به مدارس را نگاه کنید و آخرین گزارشات بازرسین و نتایج آزمونهای آنها و از همه مهمتر نظر دانش آموزان و اولیا نسبت به مدارس را جویا شوید.
درخواست کنید که در یک روز عادی از مدرسه مورد نظرتان دیدن کنید و با قرار قبلی از یکی از پرسنل مدرسه بخواهید که همه جا را به شما نشان دهد .
لیستی از اولویتهایی که در انتخاب مدرسه برای شما مهم است تهیه کنید و سپس کنترل کنید که آیا آنه شما می خواستید با آنچه که دیده اید مطابقت دارد.
تفاوتها را بیان کنید.
تفاوت بین اولیا و مربیان را مشخص کنید . مطمئدن شوید که فرزندتان می داند که وظیفه شماست که به آنها بگوئید گونه رفتار کنند و این وظیفه ممکن است گزارش قابل توجهی از مطالب به والدین دهند. برای کودک روشن کنید که این وظیفه معلمین نیست که کار شما را انجام دهند.
عکس بگیرید.
از صبح روز اول مدرسه عکس بگیرید. این عکسها نه تنها تبدیل به یک گنجینه خانوادگی می شود ، بلکه باعث غرور کودک می شود و به او کمک می کند تا خود را برای برخورد با مشکلاتی که در پیش است آماده کند.
به اندازه کافی برای رسیدن به مدرسه وقت بگذارید.
در شروع روز اول وقت مناسبی برای اماده شدن بگذارید. کودکی که از اول صبح با عجله بیدار شده و تحت فشار قرار گرفته ، نسبت به کودکی که به اندازه کافی برای جمع و جور کردن خودش وقت داشته در طول روز زودتر خسته و عصبی می شود. خود شما هم از اینکه اول صبح بخواهید نق بزنید خلاص می شوید. ده دقیقه از خواب خود را فدای یک شروع خوب و آرام در صبح کنید.
سرفصل دروس کودک را دنبال کنید.
از این طریق می فهمید که معلم قصد دارد به چه هدفی برسد. شاید بتوانید سفر یا ملاقاتهایی که می تواند در این زمینه به کودک کمک کنید را طراحی کنید.
به کتاب تمرین کودک نگاه کنید.
از این طریق به نقاط ضعف و قوت فرزندتان پی می برید.
منتظر اعلام مدرسه نشوید.
اگر از مسا له ای نگران هستید با یک قرار قبلی معلم فرزندتان را ببینید. اگر انتقادی دارید با آرامش مطرح کنید و سعی کنید خود را به جای معلم بگذارید تا بعدا از گفته خود پشیمان نشوید.
در زمان حل مسائل با معلم سعی کنید روند سازنده و متعادلی را دنبال کنید.
نیازهای کودک را شناسایی و مورد توجه قرار دهید.
اگر فکر می کنید فرزندتان نیاز آموزشی یا توانائی خاصی دارد یا نیاز به حمایت آموزشی ویژه ای دارد این مساله را با مسئولین مدرسه در میان بگذارید و از آنها بخواهید این مشکل را بررسی کنند. اگر مشکل خاصی مشخص گردید ، می توانید از اولیا ی مدرسه بخواهید راه حلی برای رفع این نیاز مطرح کنند.
با معلمان دوست شوید .
به شرطی که فاصله را طوری حفظ کنید که بتوانید در موقع نیاز نگرانی خود را ابراز کنید.
منبع: ۱۰۰۰ نکته مهم و کلیدی در تربیت فرزند
نویسنده: پگی وانس ؛ مترجم : محمد جعفر کندی