برای بسیاری از والدین جوان شگفت انگیز خواهد بود که دریابند زن چگونه و تا چه اندازه در دوران بارداری و زایمان از نظر رفتاری تغییر می کند. این تغییرات که بعضا به صورت تدریجی و گاهی به طور ناگهانی است، به فرایند مادر شدن ارتباط می یابد.
دانشمندان در این مورد اظهار می دارند که فرآیند مادر شدن برای زن موجی از قدرت تفکر ، حافظه و توان یادگیری به همراه می آورد. این موج در جریان دوران باروری، بارداری و زایمان اتفاق می افتد.
روانشناسان شناختی در این زمینه مدعی اند که تغییرات مثبتی که در اندازه، شکل و سطوح بسیار وسیعی از مغز اتفاق می افتد سال ها پس از بچه آوردن، همچنان در زن باقی می ماند.
تغییرات هورمونی لازم برای بارور شدن و حفظ جنین در دوران بارداری در بخش های مختلف مغززن اثرهایی به جا می گذارد که برای به کار انداختن، کنترل و نظارت بر رفتارها و کارکردهای خودکار جسمی و روانی مادر ضروری خواهد بود.
در نتیجه تغییرات مغزی ایجاد شده در بانوان، صدای مادران جوان که برای نخستین بار بارور می شوند، به تدریج زیرتر می شود؛ کمی روان تر و تند تر صحبت می کنند و جنب و جوش بیشتری در صدایشان احساس می شود. حجم مغزآنان به سرعت افزایش می یابد تا برای کارزار با ناملایماتی که در مسیرشان قرار خواهد گرفت، آماده و فعال و با شرایط فیزیکی سازگاز شوند.
در حواس ادراکی بانوان تازه بارور شده نیز تغییرات مثبتی به وجود می آید. برای مثال، معمولا مادران بهتر از دیگران می توانند کمترین بو را استشمام کنند و در این وضعیت به کوچکترین صدایی که می شنوند واکنش نشان می دهند. این امر نشان دهنده تیزتر شدن حس شنوایی ومکانیزم عصب شناختی در سیستم اعصاب زن است.
هر دوی این موارد در تنازع بقا و تکامل نوزاد امری ضروری به نظر می رسد و برای رشد جنین نیز لازم خواهد بود.
کاترین الیسون در کتاب خود تحت عنوان” مغز مامانم” ضمن تائید گزارش های فوق می نویسد: « در هیچ برهه دیگر از زندگی زن دیده نمی شود که به اندازه دوران بزرگ کردن فرزندان خود نیاز به هوش و درایت داشته باشد. زیرا در این دوران مادر باید برای انجام مراقبت کافی از فرزند خود، تلاش لازم را به خرج دهد. ”
نویسنده: دکتر محمدرضا افضل نیا ؛ کارشناس روانشناسی و علوم تربیتی
دانشمندان در این مورد اظهار می دارند که فرآیند مادر شدن برای زن موجی از قدرت تفکر ، حافظه و توان یادگیری به همراه می آورد. این موج در جریان دوران باروری، بارداری و زایمان اتفاق می افتد.
روانشناسان شناختی در این زمینه مدعی اند که تغییرات مثبتی که در اندازه، شکل و سطوح بسیار وسیعی از مغز اتفاق می افتد سال ها پس از بچه آوردن، همچنان در زن باقی می ماند.
تغییرات هورمونی لازم برای بارور شدن و حفظ جنین در دوران بارداری در بخش های مختلف مغززن اثرهایی به جا می گذارد که برای به کار انداختن، کنترل و نظارت بر رفتارها و کارکردهای خودکار جسمی و روانی مادر ضروری خواهد بود.
در نتیجه تغییرات مغزی ایجاد شده در بانوان، صدای مادران جوان که برای نخستین بار بارور می شوند، به تدریج زیرتر می شود؛ کمی روان تر و تند تر صحبت می کنند و جنب و جوش بیشتری در صدایشان احساس می شود. حجم مغزآنان به سرعت افزایش می یابد تا برای کارزار با ناملایماتی که در مسیرشان قرار خواهد گرفت، آماده و فعال و با شرایط فیزیکی سازگاز شوند.
در حواس ادراکی بانوان تازه بارور شده نیز تغییرات مثبتی به وجود می آید. برای مثال، معمولا مادران بهتر از دیگران می توانند کمترین بو را استشمام کنند و در این وضعیت به کوچکترین صدایی که می شنوند واکنش نشان می دهند. این امر نشان دهنده تیزتر شدن حس شنوایی ومکانیزم عصب شناختی در سیستم اعصاب زن است.
هر دوی این موارد در تنازع بقا و تکامل نوزاد امری ضروری به نظر می رسد و برای رشد جنین نیز لازم خواهد بود.
کاترین الیسون در کتاب خود تحت عنوان” مغز مامانم” ضمن تائید گزارش های فوق می نویسد: « در هیچ برهه دیگر از زندگی زن دیده نمی شود که به اندازه دوران بزرگ کردن فرزندان خود نیاز به هوش و درایت داشته باشد. زیرا در این دوران مادر باید برای انجام مراقبت کافی از فرزند خود، تلاش لازم را به خرج دهد. ”
نویسنده: دکتر محمدرضا افضل نیا ؛ کارشناس روانشناسی و علوم تربیتی
منبع: مجله پیوند؛شماره ۳۲۷