هیچ گاه کاری را که کودک می تواند برای خودش بکند برایش انجام ندهید.
این قانون انقدر اهمیت دارد که باید بارها تکرار شود.
مریم ، پنج ساله نور چشم مادرش بود، بی نهایت زیبا بود، مادر هم به او می رسید ، هر روز حمامش می کرد ، بند کفش هایش را می بست ، موهایش را برس می زد و شانه می کرد.
مریم یک عروسک کامل بود، جذاب ، شاد و دلربا، اما نمی توانست دکمه هایش را ببندد، جورابهایش را بالا بکشد ، نه پشت و روی لباسش را تشخیص میداد و نه کفش راست و چپش را.
یک شب در یکی از جلسات گروهی مطالعه مادران بحث شد که: نباید کاری را که کودک می تواند برای خودش بکند، برایش انجام داد.
مادر مریم خشمگین شد که من دلم می خواهد برای دخترم هر کاری بکنم . از اینکه از او مراقبت می کنم ، لذت می برم ، او همه چیز من است.
اگر مادر مریم درک می کرد که چه بر سر فرزندش می آورد ، وحشت می کرد، در واقع عشق و علاقه او به مریم عشق به خود است، او خود را مادر کاملا شیفته ای می داند که همه زندگیش را وقف خدمتگزاری به دخترش کرده است.
از سوی دیگر او دارد به مریم می آموزد که دختری است ، حقیر، درمانده ، وابسته ، بی کفایت و بی فایده.
ای بسا مریم هم متوجه شده باشد که تنها وقتی در خانواده جایگاه دارد که همه چیز برایش انجام می شود و مادر خدمتگزاریش را می کند.
تا یک سال دیگر ماری باید به مدرسه برود ، آنوقت مادر آنجا نیست که همه کارها را برایش انجام بدهد. بنابراین ماری دست و پای خود را گم می کند . جرات خود را از دست می دهد و درماندگی اش افزونتر می گردد. چه بسا با بحرانی روبرو شود که برای آن به هیچ روی آمادگی ندارد.
هر گاه برای کودک کاری کنیم که او خودش می تواند برای خودش انجام دهد ، به زبان بی زبانی به او می گوئیم که از او بزرگتر ، بهتر، لایق تر ، باتجربه تر و مهم تر هستیم.
پیوسته برتری خیالی خود را بر حقارت فرضی او به تماشا می گذاریم. آنگاه از خودمان می پرسیم چرا فرزندمان بی کفایت است و نارسایی دارد.
انجام آنچه کودک می تواند برای خود انجام دهد ، بی اندازه مایوس کننده است.
زیرا او را از آزمون توانائیهای خود باز می دارد و عدم اعتماد کامل ما را نسبت به توانایی ، شجاعت و کفایت او نمایان می سازد.
بدین ترتیب احساس امنیت او را که بر پایه توانایی او برای روبرو شدن و حل مشکلات استوار است، از او می ربائیم و او را از حق خودکفا شدن محروم می کنیم. و همه این کارها را به بهای حفظ نماد ضروری بودن خود انجام می دهیم، بدین ترتیب بی احترامی کامل خود را نسبت به کودک به عنوان یک انسان به نمایش می گذاریم.
به مجرد اینکه کودک نشان میدهد می خواهد کاری برای خود انجام دهد ، می بایست از فرصت استفاده کنیم و در صورت امکان اجازه دهیم به کارش ادامه دهد.
منبع: روشهای نوین رفتار با کودکان، رودولف دری کرز