روانشناس ها می گویند که «تاب آور»ها در هر شرایط آسیب زایی هم که قرار بگیرند، باز روانشان آسیبی نمی بیند اما این چطور ممکن است؟
تاب آوری به زبان خیلی ساده یعنی اینکه آدمیزاد در یک محیط پراز آسیب زندگی کند اما از بیشتر آنها سربلند و سالم بیرون بیاید. اما منظور ما این نیست که تاب آوری فقط مربوط به دوره کودکی است. هر کسی در طول زندگی اش ـ حتی تا سالمندی ـ می تواند تاب آوری را از تجربه هایش بیاموزد و حتی دوز تاب آوری اش بالا و پایین برود. اما چطور ممکن است آدمیزاد در برابر این همه توفان همچنان بی خیال بایستد و شاخه های وجودش نشکند ؟روان شناس ها یک فهرست بالا بلند از ویژگی آدم های تاب آور ردیف کرده اند. ما این فهرست را در ۴ویژگی خلاصه کرده ایم و برای هر ویژگی راهکار رسیدن به آن را ارائه می دهیم.
۱ ـ مهارت در حل مساله
تاب آورها کنه این جمله را دریافته اند :«زهری که مرا نکشد، قوی ترم می کند».آنها ذهنیتی تحلیلی ـ انتقادی نسبت به توانایی های خودشان و شرایط موجود دارند، در مقابل شرایط مختلف انعطاف پذیرند و تخیل شگفت انگیزی درباره راه حل هایی که احتمالی به ذهنشان می رسد، دارند. اما اینکه چطور می شود به مهارت حل مساله دست پیدا کرد خودش یک شماره موفقیت لازم دارد که ما در ادامه خلاصه اش را آورده ایم:
چطور این مهارت را پرورش دهیم :
برای حل مساله کافی است که ذهن خودتان را مرتب کنید و یک الگوی منظم را برای همه مشکلات در نظر داشته باشید. این الگو ۵ مرحله ای است:
۱٫تعریف دقیق مشکل یا مشکلات :یعنی اینکه دقیقاً بدانید مشکلات فعلی شما چه چیزهایی هستند وبتوانید هر کدام رادر یک سطر توضیح دهید.
۲٫اولویت بندی مشکلات :اینکه بدانید کدام مشکلات مهم تر یافوری تر هستند و باید تا دیر نشده فکری به حالش بکنید و کدام مشکل ها مزمن تر یا بی اهمیت تر هستند. برای امتحان می توانید فعلاً مهم ترین مشکل را در نظر داشته باشید.
۳٫بارش فکری برای حل مشکل :یعنی بنشینید فکر کنید و هر راه حلی رابه ذهنتان می رسد یادداشت کنید. از احمقانه ترین و خنده دارترین گرفته تامعقول ترین راه حل ها، همه رافهرست کنید.
۴٫اولویت بندی راه حل ها:یعنی بنشینید به راه حل هایی که دارید امتیاز مثبت و منفی بدهید وآنها رابراساس بیشترین نمره ای که می گیرند، اولویت بندی کنید.
۵٫اجرای راه حل ها وبازبینی :حالا وقت عمل است. راه حلی که بیشترین نمره را گرفته عملاً اجرا کنید وببینید که جواب می دهد یا نه.اگر جواب نداد می توانید از فهرست اولویت بندی شده راه حل دوم را امتحان کنید. معمولاً از چند راه اول یکی جواب می دهد.
۲ ـ کفایت اجتماعی
کسانی که تاب آوری بالایی دارند. مهارت هایی ارتباط بادیگران را خیلی خوب بلدند.آنها می توانند در شرایط سخت هم شوخ طبعی خودشان را حفظ کنند،می توانند با دیگران صمیمی شوند و در مواقع بحرانی از حمایت اجتماعی دیگران بهره ببرند؛ ضمن اینکه این گونه آدم ها می توانند سنگ صبور خوبی باشند، وقتی دارید برایشان حرف می زنید می توانند خوب گوش می دهند و خودشان را جای شما می گذارند.
چطور این مهارت را پرورش دهیم؟
کفایت اجتماعی تمام مهارت هایی را که یک جوری به ارتباط داشتن به دیگران ربط داشته باشد در بر میگیرد. چند تا از مهم ترین هایش را اینجا خلاصه کرده ایم:
۱٫شوخ طبع باشید: البته تاب آورها حتماًمی دانند که همه سبک های شوخ طبعی مشکل را حل نمی کنند. شوخ طبعی پر خاشگرانه (مسخره کردن دیگران )وخود شکنانه (دلقک بازی برای خندیدن دیگران ) اوضاع را بدتر می کند و شوخ طبعی خودارزنده ساز (حفظ روحیه در مقابل مشکلات با نگاه شوخ طبعانه ) و پیوند دهنده (شوخ طبعی به عنوان ابزار ارتباط و صمیمیت با دیگران )است که باید آن را پرورش داد.
۲٫خوب گوش دهید:
فردی که فعالانه گوش می دهد ۴ تا ویژگی دارد:
۱ ـ انگیزه گوش دادن دارد یعنی مایل است حرف های دیگران را گوش دهد.۲ـ به حرف های دیگران توجه می کند و با تمام بدنش به آنها گوش می دهد؛ مثلاً به موقع، تماس چشمی برقرار می کند. ۳ـ همدلی می کند؛یعنی دوست دارد دقیقاً بداند طرف مقابل چه احساسی دارد تا در احساسش شریک شود و۴ـ انعطاف پذیر است؛ یعنی می داند در مقابل افراد متفاوت و در موقعیت های مختلف چطور بر خورد کند.
۳٫ازحمایت اجتماعی استفاده کنید : تاب آورها از دوستان و آشنایانشان موقع روبه رو شدن با مشکلات استفاده می کنند. شما هم اگر بخواهید مثل آنها باشید باید خود خواهی تان را کنار بگذارید و کمک بخواهید.
۳ ـ نگاه رو به آینده
تاب آورها اسیر گذشته خودشان نیستند. آنها نگاه مثبتی به آینده دارند آنها خوش بینند، برای آینده شان هدف و برنامه دارند و زندگی برایشان معنا داراست. آنها برای رسیدن به این آینده در بیشتر موارد هم انگیزه دارند و هم انرژی. در نتیجه این ویژگی ها سیر زندگی آدم های تاب آور صعودی است نه نزولی.آنها اهل پسرفت نیستند و اگر باشند بعد از پسرفت های احتمالی پیشرفت های سریع تری دارند.
چطور این مهارت را پرورش دهیم :
برای پرورش دادن آینده گرایی باید چندین مهارت مفصل را در خودتان پرورش دهید. خلاصه اش از ما و مفصل خواندنش در شماره های قبل از شما:
۱٫ درست به هدف بزنید: هدف هایتان را درست انتخاب کنید.هدف های خوب؛ هدف های کوچک، لقمه لقمه شده، کوتاه مدت، دقیق، واقع گرایانه ودر عین حال چالش برانگیزند.
۲٫ با معنا باشید :بنشینید تأملات فلسفی کنید و ببینید واقعأ معنای زندگی کوفتی تان چیست ؟!می توانید از این سوأل ویکتور فرانکل شروع کنید ؛«من چرا تا حالا خود کشی نکرده ام ؟»
۳٫ با انگیزه باشید :بروید علت های بی انگیزه بودنتان را در بیاورید ؛اگر افسرده بودید افسردگی تان را حل کنید،اگر شرایط ایجاب می کرد شرایط را تغییر دهید و اگر هر علت دیگری داشت به هر حال ریشه بی انگیزگی را بخشکانید.
۴٫ والدین توان تغییر زندگی ها را دارند.
والدین می توانند که کفه ترازو را از سمت خطر به سوی تاب آوری سنگین کنند. چنین والدینی در واقع افراد خردمند و قابل اعتمادی هستند که سه دسته از عوامل محافظتی را به کار می برند:
الف) روابط مهربانانه شامل
حمایت عاشقانه و بی چشم داشت از نوجوان
احترام
دل سوزی
ب) انتظارات بالا شامل
باور داشتن به تاب آوری ذاتی فرزندان و ظرفیت خود اصلاح گری او
به چالش کشاندن فرزندان، همراه با حمایتگری
ارایه راهنمایی ساختار یافته، همراه با آزادی لازم برای خطرپذیری
تمرکز بر توانمندی هی فرزندان
باز تعریف داستان زندگی فرزند : از یک قربانی آسیب دیده به یک تاب آور بازمانده از حادثه (تغییر نقش
شخصیت اول در داستان)
آموزش نوجوانان درباره ی تاب آوری ذاتی آنان : افکار و قضاوت های ما درباره ی گذشته می تواند بر
احساس و رفتار ما در آینده تأثیر گذارد(توان فراشناختی)
پ)فرصت هایی برای مشارکت شامل
فراهم سازی فرایندهای متعامل گروهی
فراهم سازی تفکر انتقادی، گفتگو و بازخورد
مسئولیت پذیری
دعوت از فرزندان برای آفرینش و تدوین مقررات منزل، روش مطالعه(مشارکت فرزندان (نه کنترل آنان( در طراحی و اجرای بر نامه های خانوادگی (فوق برنامه ها ( و افزایش
احساس مالکیت نسبت به برنامه)
تجربه تسلط و چیرگی(افزایش احساس خودکارآمدی)
فرصت ابراز و بیان خلاقانه، که می تواند به شکل قصه گویی، نوشته های ادبی، نقاشی، اجرای موسیقی،
اجرای نماینشامه باشد.
فراهم سازی فرصت هایی برای یاری رساندن به دیگران
افزایش خودکارآمدی
از دیگر راه های ارتقای تاب آوری،افزایش خودکارآمدی است.
منابع باورهای خودکارآمدی
به نظر بندورا اکتساب انتظارات کار آمدی ۴ منبع اصلی دارد:
۱٫ دستاوردهای عملکرد
۲٫ تجربه های جانشین
۳٫ ترغیب کلامی
۴٫ حالتهای فیزیولوژیک
۱٫دستاورد های عملکرد
بندورا معتقد است که انتظارات کارآمدی در تجربیاتی که شخص در آن مهارت دارد،ریشه دارد. تجارب موفق تمایل دارند که انتظارات سطح بالا ایجاد کنند، در حالیکه تجربیات شکست تمایل به تولید انتظارات سطح پایین داند. یک بار که انتظارات کارآمدی قوی وبالا ایجاد شد احتمال اندکی وجود دارد که شکست های موقتی تاثیر زیادی برقضاوتهای فرد در مورد قابلیت های خود داشته باشد. برعکس وقتی که انتظارات کارآمدی پایین و ضعیف ایجاد شد، موفقیت هایی که به صورت گاهگاهی بوجود می آیند، در قضاوت افراد از قابلیتهای خودشان چندان موثر نیستند. به هر حال انتظارات سطح پایین می توانند به وسیله موفقیتهای فراوان و مکرر تغییر یابند.
موثرترین و بانفوذترین منبع خودکارآمدی، دستاوردهای عملکرد است .افراد در کارها و فعالیتهایی که مشغول می شوند نتنیجه اعمالشان را تفسیر می کنند و از این تفسیرها برای گسترش باور ها وعقاید درباره تواناییشان برای درگیر شدن در کارها وفعالیتهای بعدی استفاده می کنند. معمولا نتایجی که به عنوان نتایج موفق تفسیر می شوند، خودکارآمدی را افزایش می دهندوآن دسته که به عنوان نتایج ناموفق تفسیر می شوند آن را کاهش می دهند.
۲٫تجربه های جانشین
افراد علاوه بر تفسیر نتایج اعمالشان، باور های خودکار آمدیشان را از طریق تجربه جانشینی مشاهده اجرای اعمال دیگران شکل می دهند. این منابع اطلاعات از دستاورد های عملکردی ضعیف تر است. اما وقتی که افراد از تواناییهایشان مطمئن نیستند یا وقتی که تجربه قبلی محدودی دارند، نسبت به آن حساس تر می شوند.
تاثیرات مدلسازی به طور ویژه ای به این زمینه مربوط می شود، بخصوص زمانیکه شخص در مورد انجام کاری تجربه قبلی کمی دارد. اگر مدلها راههای بهتر انجام کارها را به افراد آموزش دهند، با این وجود حتی افراد با تجربه وخودکارآمد، خودکارآمدیشان را در سطح بالایی افزایش می دهند. تجربه جانشینی زمانی قدرتمند است که ناظران شباهت هایی را دربعضی ویژگیهای مشاهده شونده ببینند.مشاهده موفقیت های چنین مدلهایی به مشاهده گر کمک می کند که توانایی های خود را باور کند (اگر آنها می توانند چنین کاری را انجام دهند پس من هم می توانم). یک مدل مهم ومشخص در زندگی یک نفر می تواند به القا کردن باورهای شخصی که راه وروش زندگی را تحت تاثیر قرار می دهد کمک کند.
۳٫ترغیب کلامی
افراد باورهای خودکارآمدی را به عنوان نتیجه تشویقها و حمایتهای اجتماعی که از دیگران دریافت میکنند ایجاد می کنند وگسترش می دهند. تشویقهای اجتماعی و پیشنهادهای کلامی می توانند به افراد کمک کنند تا تلاش بیشتری به کار ببرند و پشتکار مورد نیاز برای موفقیت را تداوم بخشند و این امر به رشد پیوسته مهارتها وکارآمدی شخصی منجر می شود
ترغیب کلامی یا قانع سازی کلامی (یعنی اینکه به افراد گفته می شود که آنه توانایی رسیدن به هر چیزی را که می خواهند به آن برسند رادارند ) میتواند کارآیی شخص را افزایش دهد. این ممکن است از ۴منبع اطلاعاتیِ رایج تر باشد ومعمولا توسط والدین، معلمان، همسران، دوستان و درمانگران عمل می شود . برای اینکه قانع سازی کلامی موثر افتد باید واقع بینانه باشد .
۴٫حالت های فیزیولوژیک
شرایط جسمی و عاطفی مانند اضطراب ،استرس ،انگیزش وشرایط روحی اطلاعاتی را در مورد باور های خودکارآمدی فراهم می کنند .فشارهای روانی وتنش اغلب به عنوان شاخص های آمادگی برای شکست تفسیر می شوند. همچنین خلق فرد نیز می تواند تاثیر عمده ای روی باورهای خودکارآمدی داشته باشد.
خوشبین وخلق مثبت باورهای خودکارآمدی را افزایش می دهند و ناامیدی و افسردگی باورهای خودکارامدی را کاهش می دهند.
با توجه به این چهار منبع می توان نتیجه گرفت که تنظیم رفتار به وسیله اهداف از پیش تعیین شده وآگاهانه می باشد.این تعیین هدف شخص تحت نفوذ خود ارزیابی فردی قرار دارد.