مقدمه
در تربیت اخلاقی، تربیت دینی از جایگاه رفیعی برخوردار است. تحقیقات انجام شده نشان میدهد که تربیت دینی توسط خانواده ها نقش اساسی در سلامت روان و سازگاری اجتماعی دارد. همچنین پژوهشها موید این مطلب است که مذهب میتواند خویشتن داری را که عنصر اساسی در تربیت است افزایش دهد و در این میان خانواده میتواند به عنوان اصلی ترین و اساسی ترین عنصر تربیت دینی تلقی شود.
برای اینکه بتوان تعریفی از تربیت دینی بدست آورد نخست باید به تبیین معنای تربیت و دین پرداخت:
تربیت عبارت است از : «فراهم آوردن زمینهها و عوامل به فعلیت رساندن یا شکوفا ساختن استعدادهای شخص در جهت رشد و تکامل اختیاری او به سوی هدفهای مطلوب «دین در لغت به معنای جزا، اطاعت و قهر و غلبه،عادت،خضوع و پیروی است و در اصطلاح عبارت است از «مجموعه عقاید، اخلاق،قوانین و مقرراتی که برای اداره امور جامعه انسانی و پرورش آنها بکار گرفته میشود.»
بنابراین میتوان گفت: تربیت دینی فرایندی است دوسویه میان مربی و متربی که ضمن آن مربی با بهره گیری از مجموعه عقاید،قوانین و مقررات دینی تلاش میکند تا شرایطی فراهم آورد که متربی آزادانه در جهت رشد و شکوفایی استعدادهای خود گام برداشته، به سوی هدفهای مطلوب رهنمون گردد.
هدف از تربیت دینی آن است که مربی چه در مقام معلم و چه در مقام والدین شور و شوق فطری کودک را نسبت به جلال و جمال الهی پرورش دهد و از رهگذرآن فضایل اخلاقی را به ملکات اخلاقی مبدل سازد.
اهمیت تربیت اخلاقی و دینی
۱-باید توجه داشته باشیم که تمام دستورهای اخلاقی و دینی زیر بنای فطری دارند، زیرا آنچه به عنوان دستور الهی در قران آمده است و یا پیامبر بزرگوار (ص) به آن اشاره کرده است همه و همه بر اساس نیازمندیهای فطری و طبیعی انسان تنظیم گردیده است نه آن که برنامههای اخلاقی و دینی به افراد تحمیل شده باشد، چنان که پزشک حاذق نسخهی طبی خود را بر اساس نیازمندیهای جسمیو روانی بیمار تنظیم مینماید. روی این اصل افرادی که به نوعی در انجام برنامههای اخلاقی و دینی تعلل و سستی مینمایند در حقیقت به سلامت جسم و روان خویش زیان و صدمه وارد میکنند.
۲- در اهمیت پرورش دینی و اخلاقی کودکان همین بس که در پرتو آن، همهی نیازمندیهای فطری و طبیعی کودکان به وسیله تقویت حس اخلاقی و دینی تقویت میگردند. در نتیجه کودکان به تدریج افرادی سالم و تندرست و از نظر روحی و روانی،شاداب و با نشاط و به دور از اضطراب و تشویش بار خواهند آمد.
۳- مطالعه ی آیات قران این واقعیت را آشکار میسازد که کل موجودات آسمانی و زمینی به طفیل وجود انسان آفریده شده اند. آفرینش زمین و آسمان و همهی موجودات به دلیل خلیفه الله بودن انسان بوده است و پر واضح است که هدف، انسانی متعالی و رشد یافته است و باز روشن است که شایستگیهای افراد جز در پرتو تربیت اخلاقی و دینی امکان پذیر نمیشود.
۴- اگر رشد و تقویت حس اخلاقی و دینی را از جامعه انسانی حذف کنیم، جامعهی انسانی به جامعهی حیوانی تبدیل شده و اصول اخلاقی و انسانی جایگاه خود را به درنده خویی خواهد داد و از ملکات اخلاقی، عواطف انسانی،بشر دوستی، تعاون و همکاری نام و نشانی بر جای نخواهد ماند.
۵- انسانی که با تعالیم دینی و اخلاقی پرورش مییابد، رشد و تعالی همه جانبه خواهد داشت یعنی انسان تربیت شده ی اسلام مانند نور، علاوه بر این که خودش دارای روشنایی و نور است به دیگران نیز نور و روشنایی میبخشد، در حالی که در دنیای غرب، عواطف و فضائل انسانی روز به روز کم رنگ تر میگردد و از همین جهت کانون خانوادهها در حال تزلزل و از هم پاشیدگی است.
تربیت دینی همچون سایر جنبه های تربیت مانند تربیت جسمانی،ذهنی،اخلاقی و…فرایندی است دو سویه که باید آموخته و فرا گرفته شود.یادگیری در تربیت دینی دارای دو بعد شناختی و رفتاری است که خانواده ها باید در هر بعد وظایف خاصی را بکار گیرند.