گفت وگو با دکتر سامرند سلیمی در مورد لجبازی به عنوان شایع ترین مشکل کودکان یک تا ۶ ساله
روش های بیان اختلالات هیجانی و رفتاری در کودکان مختلف، متفاوت است. لجبازی و خلاف عقیده والدین رفتار کردن، یکی از مشکلات شایع کودکان یک تا شش سال بوده و عوامل مختلفی مانند شیوه زندگی و تربیتی، وضعیت فرهنگی و اقتصادی والدین و روابط پدر و مادر در شکل گیری و تشدید آن نقش دارد.
کارشناسان این مشکل رفتاری را مسئله ای طبیعی در فرآیند رشد کودک دانسته و معتقدند، واکنش کودکان در قالب لجبازی ریشه در رفتار والدین داشته و به غیر از موارد حاد که نیازمند مراجعه به روانپزشک است، به راحتی قابل کنترل است. دکتر سامرند سلیمی، روانپزشک از راهکارهای مقابله با کودکان لجباز و علل بروز این مشکل می گوید.
کودکــانی که به آنها لجباز اطلاق می شــود، چه ویژگــی هایی دارند؟
دنیای کودکان با افراد بزرگسال، متفاوت است و بسیاری از پدران و مادران رفتارهای کودکان را که ناشی از سرشت و طبیعت آنهاست، به صفاتی همچون لجبازی، پرخاشگری، بی ادبی و… نسبت می دهند.
این در حالی است که از نظر روانشناسی، به غیر از کودکانی که رفتارهای نامطلوب و زننده ای از آنها سر می زند و در برابر هر رفتاری پرخاشگری و مقاومت می کنند، لجباز نامیده می شوند و در سایر موارد با بررسی علت اعمال چنین رفتارهایی، سرکوب آن امکانپذیر خواهد بود.
چه عواملی باعث بروز چنین رفتارهایی می شود؟
مرحله اول، بررسی عللی است که تقویت کننده رفتار نامیده می شود. برای نمونه کودکی که برای حل مشکلاتش به دروغگویی متوسل می شود، علت این رفتار را باید در واکنش پدر و مادر در مقابل او دانست.
دروغگویی کودک زمانی از سوی پدر و مادر تقویت می شود که با دروغ گفتن، تنبیه و بازخواست از سوی پدر و مادر به تعویق می افتد و این مسئله به کاهش اضطراب کودک کمک می کند.
اکثر والدین ناخواسته باعث تقویت رفتارهای مثبت و منفی کودکان شده و باعث افزایش لجبازی شان می شوند.
کودکی که مجبور است برخلاف میل خود در ساعت تعیین شده از سوی پدر و مادر به رختخواب برود، شروع به بهانه گیری کرده و اعتراض خود را به صورت بیان جملاتی مانند تشنه یا گرسنه هستم و… بیان می کند تا مدت زمان بیشتری را بیدار بماند.
توجه نکردن به این رفتارها باعث تقویت لجبازی شده و در صورتی که از خاموش سازی به جای تنبیه استفاده نشود، در رفتار کودک تاثیر منفی خواهد گذاشت.
تفاوت خاموش سازی و تنبیه در چیست؟
تنبیه بدنی یا توبیخ هایی که ماهیت پرخاشگرانه دارند، باعث سرکوب شدن رفتار نادرست به شیوه صحیح نمی شود.
از بین بردن رفتارهای منفی باید با مکانیسم های معقول و منطقی انجام شود. تنبیه هایی که با پرخاشگری همراه بوده یا فیزیکی است، تنها در صورتی مجاز است که خطر، جان کودک را تهدید کند.
برای نمونه با کودکی که میله ای خطرناک را به سمت دهان خود می برد یا به خیابان می رود، باید قاطعانه و جدی برخورد کرد.
در موارد دیگر تنبیه بدنی یا لفظی کارآمد نخواهد بود و باید از روش های خاموش سازی رفتار استفاده کرد.
تحقیقات نشان می دهد نتیجه تنبیه لفظی کودک، پرخاشگری و تقلید اینگونه رفتارها در مقابل دیگران خواهد بود.
مناسب ترین شیوه تربیتی در مواجهه با کودکان لجباز به چه صورت است؟
در روش های نوین تنبیه، تقویت کننده های رفتار شناسایی و حذف می شوند؛ تقویت کنند ه های رفتاری به دو دسته تقسیم می شوند.
برخی کودکان با ارتکاب رفتار نامطلوب به هدف خود می رسند برای نمونه جیغ و داد می کنند تا اسباب بازی دلخواهشان خریداری شود و والدین با خرید اسباب بازی این رفتار را تقویت می کنند.
در دیگر موارد، هدف کودک از لجبازی، به دست آوردن توجه پدر و مادر و اطرافیان است. توجه به این کودکان باعث تقویت رفتار می شود.
یکی از روش های خاموش سازی، فرستادن کودک به اتاق برای مدت کوتاه است. اتاق کودک باید فاقد وسایل خطرناک و تیز و برنده باشد تا کودک به خود آسیب نرساند.
کودکان دو، سه، چهار و پنج سال به بالابهتر است به ترتیب دو، سه، چهار و شش دقیقه در اتاق بمانند و در صورت ادامه رفتار پس از بیرون آمدن به اتاق بروند.
این کار باید ادامه پیدا کرده تا خاموش سازی انجام شود. روزهای نخست در برخی موارد، والدین با تشدید لجبازی مواجه می شوند اما تکرار این نوع از تنبیه باعث خاموش سازی رفتار می شود.
در این نوع روش تربیتی واکنش کودک چگونه خواهد بود؟
احساس امنیت کودک در زمانی که مورد توبیخ واقع می شود، اهمیت دارد. چراغ اتاق را روشن کرده و کودک باید احساس کند پدر و مادر حضور دارند.
والدین بهتراست زمانی که کودک در اتاق به سر می برد، با یکدیگر صحبت کنند.
واکنش کودکان به این نوع از تنبیه، متفاوت خواهد بود.
برخی از کودکان به اتاق می روند و تا زمانی که اجازه خروج پیدا کنند، آرام می شوند اما اکثر بچه ها شروع به پرخاشگری و فریاد می کنند.
باید توجه داشت، کودک زمانی می تواند از اتاق بیرون بیاید که آرام باشد. در مواردی که رفتارهای پرخاشگرانه غیرقابل کنترل است و لجبازی کودک تشدید می شود، باید به روانپزشک مراجعه کرد.
این روش در مورد کودکانی که رفتارهای لجبازگونه خفیف دارند، صادق است؟
در مواجهه با رفتارهایی که جزئی و خفیف هستند، مانند صحبت کردن با صدای بلند یا پرتاب تعمدی قاشق، بهترین روش، نادیده گرفتن رفتار است.
اکثر کودکان با انجام رفتارهایی که مطلوب اطرافیان نیست، قصد جلب توجه کردن دارند و دوست دارند بیشتر در معرض دید دیگران قرار بگیرند.
برای جلوگیری از لجبازی کودک، مادر، پدر و اطرافیان باید وانمود کنند که کودک را نمی بینند.
برای نمونه مادر باید مشغول انجام کاری شده و به کودک توجه نکند. در صورت تشدید شدن رفتار و بروز رفتارهایی مانند جیغ یا کتک زدن باید از روش جداسازی یا Time out استفاده کرده و همانطور که گفتم، کودک به اتاقش فرستاده شود.
نقش رفتار والدین در شکل گیری یا تشدید لجبازی کودک چیست؟
دستورات پدر و مادر نباید برای کودک مبهم باشد.
برای نمونه زمانی که به کودک گفته می شود، «بچه خوبی باش، در غیر این صورت به مهدکودک نمی رسی» این جمله برای کودک مبهم است زیرا اکثر کودکان رفتن به مهدکودک را دوست ندارند.
برخی دستورات نیز چندگانه هستند و درک آنها برای کودک مشکل است. برای نمونه، دستوراتی مانند اول لباست را بپوش، بعد کفش و… برای کودک واضح نیست و وی توانایی فهم اطلاعات را ندارد.
دستور باید یک جمله و واضح و روشن باشد مانند اسباب بازی هایت را در قفسه بگذار. هشدار و تذکر دادن نیز نباید تکراری و غیرمنطقی باشد زیرا تکرار یک هشدار بی ارزش می شود.
هشدارهای انتزاعی نیز بی ثمر خواهد بود. برای نمونه زمانی که به کودک گفته می شود «در صورتی که اسباب بازی هایت را جمع نکنی تا یک هفته حق تماشای تلویزیون نداری یا اگر جیغ بزنی، دیگر دوستت نخواهم داشت» چنین هشدارهایی عملی – منطقی نیست زیرا در محروم سازی کودک باید جنبه های روانی نیز در نظر گرفته شود.
شکل گیری و تقویت اطلاعات مثبت، از دیگر جنبه های مهمی است که باید در مقابله با کودک در نظر گرفته شود. تنبیه باید قاطعانه بوده و احساس خشم یا پرخاشگری در مجری آن مشاهده نشود.
والدین باید به عصبانیت تظاهر کنند. زمانی که پدر یا مادر بشدت عصبانی بوده و خشم و نفرت از نگاه آنها قابل تشخیص است، نباید از روش های تنبیه استفاده کنند.
کودک باید مهربانی و حمایت والدین را در پشت نگاه عصبانی آنها درک کند.
آیا سن یا جنسیت با لجبازی کودک ارتباط دارد؟
در سنین دو تا سه سالگی انتظار انجام رفتارهای لجبازگونه بیشتر می شود چراکه کودکان در حال طی کردن مراحل رشد هستند اما بطور کلی برای لجبازی کودکان نمی توان سن خاصی را تعیین کرد.
حمایت والدین به چه میزان در شکل گیری شخصیت کودک نقش دارد؟
والدین نقش مهمی در شدت رفتارهای نامطلوب دارند.
کودک از زمانی که شروع به راه رفتن می کند و به صورت چهاردست و پا یک متر به طرف جلو می رود، توقف کرده به نگاه پدر و مادر توجه می کند.
در صورتی که نگاه والدین، او را تایید و حمایت کند، با اطمینان به حرکت خود ادامه داده و این احساس تا آخر عمر همراه او خواهد بود اما زمانی که پدر و مادر مشغول بحث و جدل هستند یا در حال مطالعه، تماشای تلویزیون، مصرف مواد مخدر و… بوده و نگاه بدرقه کننده ای متوجه کودک نیست، اعتماد به نفس و عزت نفس او کاهش پیدا کرده و رفتارهایی را انجام می دهد که توجه اطرافیان را جلب کند.
نقش مربیان مهد کودک یا دیگر افرادی که کودک ساعاتی را نزد آنها سپری می کند، چیست؟
سیستم های تربیتی کودک باید در محیط های مختلف، یکسان باشد. روش تربیتی باید به مربیان مهد کودک اعلام شود تا آنها مطابق با شیوه هایی که والدین در محیط خانواده اجرا می کنند، با کودک رفتار کنند.
اکثر پدربزرگ یا مادربزرگ ها، رفتارهای متضاد با اصول تربیتی پدر و مادر را اجرا می کنند و این مسئله سبب می شود، کودک پیغام های دوگانه ای را دریافت کند.
پدربزرگ یا مادربزرگ برای کودک جایگاه بهتری پیدا می کند زیرا دیگر قانونی وجود ندارد و محدودیت هایی که والدین برای آنها ایجاد می کنند، از بین می رود.
از طرفی دیگر، در مورد کودکانی که دو والد از یکدیگر جدا شده اند و کودک در پایان هفته به ملاقات یکی از آنها می رود، چنین تضادهایی بیشتر به چشم می خورد.
در این خانواده ها، گروکشی های عاطفی از سوی هر یک از والدین باعث می شود محبت خود را از کودک دریغ نداشته و خواسته های منطقی و غیرمنطقی وی را اجرا کنند و این روش تربیتی باعث بروز اختلالات شخصیتی و افزایش لجبازی در کودک می شود.
کنترل شدن لجبازی کودک، چه تاثیری در آینده او خواهد گذاشت؟
بطور قطع تاثیرگذار خواهد بود و وقتی کودک می آموزد که انتظاراتش را از روش های غیرمنطقی و نامطلوب برآورده کند و خدمات را بدون قید و شرط دریافت می کند، در سنین بزرگسالی نیز این انتظار را از دیگر افراد دارد.
چنین کودکانی با کوچکترین ناملایمات و بی توجهی از طرف افراد جامعه دچار مشکلاتی ازجمله افسردگی، اعتیاد و… می شوند چراکه برای این گروه از کودکان درک مفاهیمی مانند وجود ندارد، نمی توانم، پول ندارم، اجازه نداری و… مشکل است.
منبع: روزنامه ایران