درمان شناختی – رفتاری حاصل تحقیقات گسترده ای است که ثابت کرده این شیوه درمانی موجب بزرگ ترین موفقیت های بلند مدت خواهد شد. این درمان مبتنی بر این اصل است که رفتار و احساسات افراد تا حد بسیار زیادی بستگی به درک آن ها از اتفاقات پیرامون شان دارد.
روش درمان شناختی – رفتاری
افکار و پیش بینی های ما اثر قابل توجهی بر واکنش ما نسبت به اتفاقات و مردم دیگر دارد. اینکه بفهمید در فکرتان چه می گذرد و چگونه باید با این افکار مواجه شوید به شما این امکان را می دهد تا با شیوه ای متفاوت خود را تمرین و آموزش دهید. سپس این رفتار جدید شما را وارد فاز جدید و راضی کننده تری از زندگی کرده و بخشی از سبک زندگی عادی شما می شود. روش درمان شناختی – رفتاری در سه مرحله اصلی خلاصه می شود که از این قرارند:
ریشه: عاملی که شما را در مسیری که نمی خواسته اید قرار می دهد.
باورها: معانی و مفاهیمی که در مرحله بعدی به این وضعیت تعمیم می دهد.
پیامد: نتیجه نهایی دو مرحله قبل.
طراحی درمان شناختی – رفتاری
اول فکر یا حسی که ذهن شما را تحریک کرده شناسایی کنید.
سپس باورهای خود نسبت به این فکر یا حس را مورد شناسایی قرار دهید.
در پایان نگاهی به رفتار و واکنش های فیزیکی و حسی خود نسبت به این وضعیت بیندازید.
در واقع این باور شما است که بیشترین استرس را به بار می آورد و نه خود اتفاق یا ریشه اصلی. آن هایی که هیچ استرسی برای مهلت های رو به پایان، سخنرانی کردن یا ملاقات با افراد جدید ندارند باور دارند که از عهده این وضعیت بر می آیند و هیچ پیش بینی فجیعی به ذهن شان راه نمی دهند. حال بهتر است برای رسیدن به یک نتیجه خاص پرسش هایی را از خود بپرسید:
چه کسی گفته که باید باورهای خاصی داشته باشید؟
آیا دیگران هم مثل شما چنین پیش نیازهایی دارند؟
آیا دیگران قطعا از هر گونه خطایی مصون هستند؟
اگر اشتباه کنی چه اتفاقی خواهد افتاد؟
آیا در مورد نتیجه ای دارید بزرگ نمایی می کنید؟
نکته:
این تکنیک هم مثل هر مهارت جدیدی مدتی وقت می برد تا کاملا برای تان جا بیفتد و بخشی از عادت های روزمره شما گردد.
این تکنیک را به عنوان ورزش روزانه ذهن خود در نظر بگیرید، مثل یک سالن ورزشی مخصوص ذهن که در آنجا با افکار بی فایده و اضطراب آور وارد چالش می شوید. این ورزش با رشد باورهای جدید ضد استرس شما را تقویت کرده و کیفیت زندگی تان را بهبود می بخشد.