زمانی که با ناآرامیهای فرزندتان در مدرسه روبرو شدید، چه واکنشی نسبت به آن نشان دادید؟ چه افکاری از ذهن شما گذر کرد؟ امیدوارم که تنها یک کار را انجام نداده باشید و آن مقایسه فرزندتان با سایر بچههاست.
بدترین کاری که والدین میتوانند انجام دهند، مقایسه فرزندشان با دیگران است. به یاد داشته باشید فرزند شما دارای ویژگیهای خاص خودش است و محیط زندگی او با سایر افراد متفاوت بوده، پس تنها کاری که میتواند اشتباه باشد مقایسه فرزندتان با دیگر بچههاست. زمانی می توانید در حل مشکل فرزندتان به او کمک کنید که او را با هیچ کس دیگری مقایسه نکنید. شاید او در تمام مدرسه، تنها فردی باشد که نسبت به جدایی از محیط خانواده و شما واکنش منفی نشان میدهد، نباید از این مسأله نگران باشید چرا که ترس از مدرسه تنها در پانزده درصد بچهها دیده میشود. بروز اضطراب، در کودکان خردسال هنگامی که برای اولین بار وارد مدرسه میشوند طبیعی است. برخی از کودکان خردسال هنگامی که با مکانها یا افراد ناآشنا روبرو میشوند دچار ترس می شوند.
نکته مهم این است که رفتارهای کودک چندان مهم نیست، بلکه آنچه تعیین کننده است نوع واکنش والدین به رفتارهای کودک است. پس سعی کنید تا با واکنش درست، به فرزند خود برای رسیدن به سازگاری با محیط مدرسه کمک کنید.
خوشبختانه در اکثر موارد، اضطراب کودکان در هنگامی که برای بار اول به مدرسه میروند، حالتی گذرا است. سعی کنید در برابر اضطراب او طبیعی رفتار کنید و در مواجهه با مشکل کودک خود مضطرب نشوید و سعی کنید با کمال آرامش موارد زیر را به کار گیرید :
۱٫ تشویق کنید :
– جایزهای مناسب خریداری کنید و بالای کمد –دور از دسترس کودک- بگذارید. برگهای روی کمد بچسبانید و روی آن جدول روزها را بکشید و به فرزندتان بگویید اگر هر روز از این جدول پر شود، شما به این جایزه خوب دست پیدا خواهی کرد. به اصرار فرزند خود برای تصاحب بیقید و شرط جایزه بیتوجهی کنید. (بیتوجهی: مشغول کار خود شوید و بدون از دست دادن آرامش به نقنقهای او اهمیتی ندهید).
– زمانی که کودک موفق به شرکت در کلاسها شد، برای او هدیهای (البته نه خیلی سنگین که بد عادت نشود) تهیه کنید، در ضمن از او جلوی دیگر اعضای خانواده، فامیل، دوستان در موقعیت مناسب تعریف کنید و به آنها بگویید که چطور فرزند دلبندتان توانسته در این تکلیف، موفق عمل کند.
– برای هر رفتار مثبت او در رابطه با ایجاد آمادگی در خود برای مدرسه رفتن، یک امتیاز قرار دهید؛ (رفتارهایی مثل به موقع از خواب پا شدن، لباس برای مدرسه پوشیدن، کفش به پا کردن، به موقع حرکت کردن، وارد مدرسه شدن، …) به چند امتیاز که رسید (مثلاً ده امتیاز) یک جایزه مناسب برایش در نظر بگیرید.
۲٫ با هماهنگی مسئولین مدرسه، در وقت تعطیلی مدرسه به آنجا بروید، با فرزندتان در حیاط و راهروی مدرسه قدم بزنید، به کلاس بروید، روی نیمکتها بنشینید، در این بین هم از خاطرات شیرین مدرسه خود و اتفاقات شیرینی که ممکن است برای او در مدرسه بیفتد سخن بگویید.
۳٫ با خرید کتاب داستانهایی که درباره مدرسه و فضای دانشآموزی در دوران ابتدایی در بازار موجود میباشد، با او درباره اتفاقات جالب و شیرینی که در مدرسه ممکن است برای او بیفتد صحبت کنید.
۴٫ اگر چنین کتابی در دسترس شما نبود، با اجازه مسؤلان مدرسه از کلاس درس خالی و کلاس درس هنگام تدریس معلم و حضور دانشآموزان همکلاسیاش عکس بگیرید و برای او درباره آنها صحبت کنید. اینکه به نظرت کدام یک از این دانشآموزان میتوانند دوست خوبی برای تو باشند، به نظرت چرا فلانی اخم کرده است؟ به نظرت آیا آنها دوست نداشتند پیش مادرشان باشند، چطور توانستهاند به مدرسه بیایند، حتماً میدانند که به زودی به خانه باز خواهند گشت. (به شدت مراقب باشید در گفتههای خود از سرزنش، تمسخر و حتی مقایسه بیش از حد آنچه بیان شد درباره اینکه دیگران چطور مدرسه رفتهاند و تو نرفتهای پرهیز کنید(
۵٫ اگر ماندن در مدرسه به صورت تمام وقت برای کودک طاقت فرسا است، باید برنامهای برای افزایش تدریجی زمان ماندن کودک در مدرسه طراحی شود. موضوع را با مدیر و ناظم و معلم مدرسه در جریان بگذارید و بخواهید با شما همکاری کنند تا کودک یکی دو هفته به صورت موقتی در مدرسه حاضر شود تا کمکم به فضا عادت کند. (به این صورت که روز اول یک ساعت، روز دوم دو ساعت و …؛روزی یک ساعت اضافه شود)
۶٫ چند ساعتی که از ناراحتیهای مدرسه نرفتن فرزندتان فاصله گرفتید و فضا آرامتر شد، در فضایی دور از تنش و خیلی دوستانه و صمیمانه با کودک خود صبحت کنید تا در حد امکان از احساسها و ناراحتیهایی که از مدرسه رفتن به او دست میدهد، برای شما سخن بگوید، سعی کنید دقیقتر بفهمید چه عواملی او را از مدرسه رفتن به وحشت میاندازد.
۷٫ اگر مراحل قبل جواب نداد، نوبت آن رسیده است که از پدر خانواده کمک بگیرید. از امروز دیگر شما مادر محترم، او را به مدرسه نبرید. از پدر خانواده بخواهید تا فرزند را به مدرسه ببرد و خود او هم دم در مدرسه بایستد و داخل نرود و فقط به کودک بگوید که باید به مدرسه برود.
۸٫ برای اینکه به اصرار فرزندتان برای به مدرسه نرفتن، درست «نه» بگویید، به نکتههای زیر توجه کنید :
– بعد از پاسخ روشن و کوتاه در مقابل چراها و نقزدنهای کودک سکوت کنید. اگر او تصمیم دارد با گریه و نق زدن به خواسته خود برسد، شما با صبر به او اجازه دهید این عادت را به مرور ترک کند. نظرتان را عوض نکنید: «تو باید به مدرسه بروی»
– اگر از کسانی هستید که سکوت برایتان سخت است میتوانید در هر بار گریه و نق زدن او، با یک لحن محکم و ثابت فقط یک جور جمله را تکرار کنید. مثلاً «باید به مدرسه بروی» توجه داشته باشید که در دفعههای بعدی چیزی به جمله قبل اضافه نکنید.