عوامل بسیاری سبب برانگیختن من برای نوشتن این مقاله شده اند و اولین آن ها این بوده است که به شخصه بر این باورم که به بچه ها باید حقیقت را گفت، همان مسأله ای که همیشه معضل والدین بوده است.
هنگامی که با یک سؤال حساس فرزند خود مواجه می شوید، در وهله ی نخست می خواهید پاسخ درستی به آن بدهید، اما بعد احساس می کنید کودک هنوز آماده ی شنیدن چنین جزئیاتی نیست.
به هر صورت در هر دو مورد حق با شماست؛ اما بهتر است به جای ناپسند شمردن آن سؤال یا طفره رفتن از پاسخگویی به آن، سومین راه یعنی گفتن آن مقدار از حقیقت را که فرزند شما قادر است درک کنید برگزینید.
کودکان به طور ذاتی کنجکاوند و از زمانی که بتوانند سؤال بسازند (حدود دو سالگی) با پرسیدن کلمات استفهمامی چرا، چه چیز، کجا، و چگونه به بمباران پدر و مادر خود ادامه خواهند داد. باید دانست که پاسخگویی به پرسش هایی نظیر “ماشین چگونه کار می کند؟” در مقایسه با پرسش هایی نظیر “من از کجا آمده ام؟” بسیار متفاوت است. در چنین شرایطی، بر اساس حقایق و واقعیت های ساده شروع به رساندن مفاهیم حقیقی کنید و زمانی که فرزند شما بزرگ تر شد، اطلاعات پیچیده تر را برای او توجیه کنید.
به عنوان مثال، عده ی کمی از کودکان می توانند تا قبل از هشت سالگی با سازوکارهای جنسیتی رو به رو شوند، عده ای از آنان در برخورد با این مسائل به حد کافی بالغ شده اند و تعداد کمی نیز برای مواجهه با این گونه مسائل کم سن و سال هستند. اما این مسأله که به فرزند خود توضیحات پیچیده و فیلسوفانه تحمیل کنید، در صورتی که با شیوه های ساده تر هم می توان رضایت او را جلب کرد، بسیار گیج کننده است. باید بدانید هنگامی که کودک از لحاظ فکری و احساسی آماده ی دریافت اطلاعات است دیگر هیج جای نگرانی برای دادن این اطلاعات وجود ندارد. در نظر داشته باشید که فرزند شما ناگزیر از دانستن است و مشتاق روشن شدن رموز و ابهامات.
بر امر پاسخگویی به کودک بسیار تمرکز شده است. اما همان گونه که می دانید در این زمینه باید تفاوت های هر پدر و مادری را نیز در نظر گرفت.
گسترش اعتماد دوجانبه
بسیاری از پدران و مادران اعتقاد دارند که به منظور برآمدن از عهده ی آموزش مسائل جنسی، مرد و زن باید از هم جدا شوند. بنابراین پدر آموزش پسر و مادر آموزش دختر را به عهده می گیرد. در وهله ی نخست این تفکیک امری طبیعی به نظر می رسد اما در صورتی که پدر یا مادر
سختگیر و عصبی و دیگری خونسرد و آسان گیر باشد، این امر اندکی عذاب وجدان به همراه می آورد. اگر خود را جای فرزندتان بگذارید آشکارا در می یابید که پدر و مادر، آنان که پاسخگویان بی درد سر پرسش های کودکان هستند، باید در عین تفاوت های جنسیتی، پذیرای مسؤولیت ها نیز باشند. از نظر من حفظ آن دسته از مجراهای ارتباطی که به دنیای کودکی و نوجوانی گشوده می شود یکی از مهم ترین نقش های پدر و مادر است و در واقع پدر و مادر هستند که باید تلاش کنند نه کودکان.
حال این پرسش مطرح می شود که در صورت نیاز فرزند شما به اطلاعات، کمک، یا پند و اندرز و مشورت، می خواهید وی به چه کس دیگری غیر از شما متوسل شود؟ پدر و مادر هنگامی که فرزند خود را نوجوانی خویشتن نگر، ساکت و منزوی می بینند، انگشت حیرت به دهان می گزند. در حالی که بعضی از تغییرات در خلق و خوی نوجوانان اجتناب ناپذیر است.
به این نکته توجه داشته باشید کودکانی که پرسش های زود هنگام آنان نادیده گرفته می شود یا پاسخ درستی به آنان داده نمی شود، به احتمال زیاد هنگامی که با پرسش هایی پیچیده تر مواجه می شوند، آن ها را با پدر و مادر خود در میان نمی گذارند.
تشویق به گفتگوی سالم
پدران و مادرانی که واکنش ایشان نسبت به این گونه پرسش های حساس و بحث انگیز آمیخته به طفره رفتن و پنهان کاری است، نه تنها با این کار خود باعث می شوند مفاهیمی نظیر نژاد، جنسیت، مذهب یا مواد مخدر در
خانواده به سختی مطرح شوند، بدتر از آن، با این رفتار خود کودک را تشویق می کنند که در مورد این مسائل همانند آنان رفتار کند و از مواجهه با آن ها طفره برود.اما پدران و مادرانی که این گونه مسائل را به صراحت و پاسخگویانه باز می کنند، با این کار خود عزت نفس، تعادل و انصاف را در فرزند خود تشویق می کنند و به او فرصتی برای اندیشیدن، پرورش عقاید، تصمیم گیری و رفتار مسؤولانه می دهند. این مکالمه ی سالم میان پدر و مادر و فرزند باید بسیار زود – از اولین سؤال – آغاز شود و در تمام مدتی که آنان با هم در یک خانه حضور دارند ادامه یابد و این، همان علتی است که توضیح می دهد چرا پاسخ های پیشنهادی من از گروه سنی پایین آغاز و شامل پرسش هایی می شود که ممکن است کودک از شما بکند. شما اولین معلم فرزند خود هستید و تمام یادگیری کودک – شامل آموزش جنسی- از محیط خانه آغاز می شود. پدر و مادر خود را در برابر برخی مفاهیم – به ویژه در مورد مسائل جنسی یا مواد مخدر – که می تواند به فرزندانشان صدمه بزند، سرگشته و حیران می یابند و به دلیل ترس از این مسأله که گفتن حقایق ممکن است فرزندشان را به آزمایش کردن آن حقایق تشویق کند، از گفتن آن حقایق خودداری می کنند. هیچ چیز نمی تواند از تحقق یافتن حقیقت جلوگیری کند. در واقع کودکانی که اطلاعات کافی ندارند به گونه ای خطرناک شروع به جستجو و آزمایش در مورد حقیقت امر می کنند. بر عکس آنچه بسیاری از مردم از آن می هراسند، کودکانی که اطلاعات لازم را در مورد مسائل جنسی دارند افراد فاسدی نیستند و بر مسائل جنسی متمرکز نمی شوند یا در اولین تجربه ی خود اقدام به آزمودن این گونه مسائل نمی کنند، بلکه این گونه مسائل را یکی از ابعاد طبیعی زندگی تلقی می کنند. تحقیقات بسیاری در مورد این که آموزش مناسب جنسی کودکان را به رفتارهای غیر مسؤولانه تشویق نمی کند صورت گرفته است. درست برعکس، چنانچه پدر و مادر از دادن اطلاعات لازم به فرزندانشان خودداری کنند، با این که خود انتخاب رفتار مسؤولانه را برای آنان ناممکن می کنند. پدر و مادر اغلب این شیوه را برای موضوعات مشابهی که بحث برانگیز به نظر می رسند، نظیر مواد مخدر، نوشیدن مشروب الکلی، سیگار کشیدن یا موضوعاتی که بالقوه تعصب انگیز هستند، همانند تفاوت های نژادی و مذهبی نیز به کار می برند.
پاسخ مناسب با توجه به سن فرزند شما
هیچ کس تاکنون نتوانسته ادعا کند که رک و صادق بودن در هر وضعیتی، کار آسانی است. بدون شک تا به حال با لحظاتی مواجه شده اید که در آن، کلمات به سختی یافته می شوند و توضیحات از گستره ی بیان شما گریزان هستند. این ها همان دلایلی هستند که توضیح می دهند چرا من احساس کردم نوشتن چنین مقاله ای ارزشمند خواهد بود؛ البته نه از جهت تأمین پند و اندرزهای طوطی وار بلکه برای ترسیم چهار چوبی که شما بتوانید در آن پاسخ های خود را بسازید و بدین طریق درک فرزند خود را گسترش دهید. پاسخ هایی که من در این مقاله ارائه داده ام برای چهار گروه سنی مناسب هستند که عبارت اند از: ۲ تا ۴ سال، ۴ تا ۶ سال، ۶ تا ۸ سال و ۸ تا ۱۱ سال. اما این گروه بندی معیاری قطعی نیست زیرا میزان یادگیری و پیشرفت کودکان متفاوت است. بنابراین به این گروه ها همچون راهنما بنگرید.
به عنوان مثال بسته به نوع موضوع، ممکن است یک دختر بچه ی باهوش ۳/۵ ساله پاسخ های گروه ۴ تا۶ سال را به راحتی درک کند در حالی که برای یک پسر بچه ۹ ساله ی کم تجربه از لحاظ اجتماعی، بهتر باشد پاسخ های گروه سنی ۶ تا ۸ سال مورد استفاده قرار گیرد. همچنین در این مقاله پاسخ های خود را به گونه ای بیان کرده ام که برای هر دو گروه پسران و دختران مناسب باشد؛ و بر این نکته تأکید می کنم که تفکیک کردن پاسخ با توجه به جنسیت بچه، بنابر تجربیات قبلی من، از سؤالی به سؤال دیگر متفاوت است؛ به جز در مواردی که به دلایل آشکار موضوعات مورد بحث خاص پسرها یا دخترها بوده اند. در حین مطالعه ی پاسخ پرسش های حساسی نظیر “من از کجا آمده ام”، خواهید دید که پاسخ ها به مراتب برای گروه های سنی بالاتر بسیار پیچیده و پر جزئیات شده اند. چنانچه فرزندتان که در بالاترین گروه سنی قرار دارد سؤالی را برای اولین بار مطرح کرد، می توانید علاوه بر پاسخ هایی که در گروه سنی او موجود است، تمام اطلاعات گروه های قبلی را نیز به فرزند خود ارائه دهید.بنابراین هدف این است که از گروه های مختلف آنچه را بدان نیازمندید انتخاب کنید تا بدین طریق در تأمین پاسخ های روشن، البته با در نظر گرفتن قضاوت شما در مورد گستره ی درک و فهم کودک، که وابسته به سن و بلوغ اوست، یاری شوید.
آماده کردن پاسخ های شما
من تصور می کنم خواندن تمام اطلاعات پایه ای ارائه شده برای هر موضوع، حتی مراجع آن،برای همه به جز آن دسته از پدران و مادران بسیار بی اعتنا و خونسرد، بسیار عاقلانه خواهد بود. گرچه این ها تمام مواردی که شما برای تنظیم پاسخ های خود به آن ها نیازمندید، نیستند. اما اگر متوجه انگیزه ی احتمالی موجود در پشت پرسش فرزند خود شده باشید، قابلیت پاسخگویی اطمینان بخش را به شما می دهند. این نکته به ویژه برای آن دسته از موضوعاتی که به ایمنی کودکان بر می گردد، بسیار مهم خواهد بود؛ همان موضوعاتی که در آن ها شناخت نشانه های خطر موجود در پشت پرسش های کودک برای شما بسیار مهم خواهد بود.
همچنین این امر می تواند به شما برای بی خطر و خنثی کردن پرسش های بحث برانگیز کودکان، که ممکن است پاره ای از دانستنی ها را در زمین بازی کسب کرده باشند، کمک کند. حتی ممکن است مطالعه ی متن قبل از تنظیم پاسخی برای پرسش فرزندتان، شما را قادر به برخوردی قاطعانه در برابر نگرانی هایتان نسبت به برخی موضوعات کند.
همچنین مطالب این مقاله با تصاویر کارتونی، نمودار ها و عکس ها به گونه ای طراحی و توضیح داده شده است که شما بتوانید به اتفاق کودک خود به صورت مشترک از آن استفاده کنید.
توجه داشته باشید که پاسخ های ارائه شده از جانب من برای هیچ کودکی اجباری نیست و شما می توانید آن ها را انتخاب کنید یا ترجیح
دهید، کنار بگذارید یا ابداع کنید. به هر روی، برای ساختن پاسخ های خود از مثال هایی که در خانواده ی شما شناخته شده هستند استفاده کنید، به عنوان مثال هنگامی که می خواهید طول مدت معینی را برای یک کودک خردسال توصیف کنید سعی کنید این موضوع را به فاصله ی وقایع خانوادگی خود نظیر تولدها یا تعطیلات ربط دهید و تلاش کنید پاسخ های خود را با تجربیات کودکی تان بیآمیزید.
بنابراین بدین طریق می توانید به فرزند خود بسیار نزدیک شوید و حس همدردی و درایت را در چشم هایش نظاره کنید.
پی ریزی آینده
سعی کنید به هر یک از پرسش های کودک همچون فرصتی برای تدریس بنگرید؛ البته نه آموزش رسمی بلکه همان نوعی از تدریس که هر پدر یا مادری می تواند به خوبی از آن شیوه برای آموختن درس هایی از قبیل مهربانی، بردباری، انصاف و سخاوت به فرزند خود تا قبل از این که به مدرسه برود، استفاده کند.
ما می توانیم کودک را از همان دوران خردسالی اجتماعی بار آوریم و هر چیزی، از آداب غذا خوردن گرفته تا آگاهی جنسی و ارزش های اخلاقی را در او القا کنیم. در واقع کودکانی که تا قبل از رسیدن به پنج سالگی مفهوم واضحی از این ارزش ها یا متضاد آن ها را تشخیص می دهند، ما را متوجه این مطلب می کنند که شما در مقام پدر یا مادر، مهم ترین دوست و معلم فرزند خود هستید و همیشه هم خواهید بود. البته مشروط بر این که راه خود را صحیح آغاز کرده باشید و این ها همه نقش ها و مسؤولیت هایی
است که شما نمی توانید آن ها را انکار کنید. در عین حال باید بدانید تمام تلاش ها در این راه ارزشمند است زیرا آنچه در نهایت عاید می شود چیزی جز صداقت، احترام و عشق نیست. می دانم که برای به دست آوردن این هدایای گرانبها از فرزندان راه هایی انگشت شمار هست. هر گاه به چشمان فرزند خود مستقیم و با جدیت بنگرید و صمیمانه با او صحبت کنید و پاسخ صادقانه به او بدهید، با این کار با او عهد و پیمان می بندید و این پیمان ها می توانند ابدی شوند.
نویسنده: دکتر میریام استوپارد