فصل پنجم
ادراک
• تقسیم کار در مغز
• دستگاههای شناسایی و تعیین محل
• مؤلفههای شناسایی
• تعیین محل
• تفکیک اشیاء
• درک فاصله
• درک حرکت
• شناسایی
• مراحل اولیه شناسایی
• مرحله مطابقت و الگوهای اتصالی
• شناسایی اشیایی طبیعی و پردازش نزولی
• توجه
• دیدن و شنیدن انتخابی
• انتخاب اولیه و انتخاب بعدی
• مبنای عصبی توجه
• ثبات ادراکی
• ثبات روشنی و ثبات رنگ
• ثبات شکل و ثبات مکان
• ثبات اندازه
• رشد ادراک
• قابلیت های تشخیصی نوزادان
• پرورش در محیطی با محرکهای تنظیم شده
تقسیم کار در مغز
دستگاههای شناسایی و تعیین محل
• کلاً آن بخش از مغز که با بینایی مرتبط است( قسمت بینایی قشر مخ) طبق اصل تقسیم کار عمل میکند. یعنی به جای آن که تمام قشر بینایی در همه یا بیشتر جنبههای ادراک بینایی مشارکت داشته باشد، هر ناحیه آن برای انجام دادن کارکرد ادراکی خاصی تخصص و تمایز پیدا کرده است.
• هریک از کارکردها در ناحیه متفاوتی از قشر بینایی انجام میشود محل شناسایی اشیاء در دستگاه بینایی، ناحیه دریافت کننده پیامهای بینایی در قشر مخ و نزدیک به کف قشر مخ است. ولی تعیین محل اشیا در بخشی از دستگاه بینایی صورت میپذیرد که شامل ناحیه دریافت کننده پیامهای بینایی در قشر مخ و منطقهای نزدیک به قسمت فوقانی مغز است.
• در آزمایشاتی بر روی نخستینها قسمتی از دستگاه بینایی حیوان مختل میشود ولی حیوان باز هم قادر به انجام دادن وظایفی که مستلزم درک روابط فضایی میان اشیاء است انجام دهد ولی وظایفی را که مستلزم افتراق نهادن میان اشیاء واقعی است نمیتواند انجام دهد.در واقع دو نظام جداگانه در مغز انسان برای شناسایی و تعیین محل وجود دارد.
• تقسیم کار در قشر بینایی به تقسیم مناطق مربوط به تعیین محل و شناسایی خاتمه نمییابد. بلکه به نظر میرسد انواع مختلف اطلاعاتی که در شناسایی به کار میرود( مانند رنگ، شکل، و تراکم) هر یک در نواحی فرعی یا سلولهای متفاوتی از قسمت شناسایی قشر بینایی پردازش میشود.
• قشر بینایی از تعداد زیادی ” واحد پردازشگر“ تشکیل شدهاست که هر یک برای کار خاصی تخصص و تمایز یافتهاست. هر چه درباره اساس عصبی سایر روشهای حسی و نیز سایر کارکردهای روانی بیشتر متوجه میشویم که این رهیافت قطعهقطعه یا مبتنی بر تقسیم کار در آنها هم صدق میکند.
تعیین محل
• نخستین گام برای فهمیدن محل اشیاء، تفکیک اشیاء از هم و از پس زمینه آنها است. دستگاه ادراکی میتواند موقعیت اشیاء را بر حسب دو مؤلفه دیگر یعنی فاصله آن ها را از خود و الگوی حرکتی آنها تعیین کند.
• این فکر که سه توانایی ادراکی( تفکیک، تعیین فاصله، و تعیین حرکت) به هم ربط دارد با یافتههای تنکردشناسی هم تایید شدهاست.
• یافتههای تنکردشناسی دلالت بر آن دارد که واسطه انجام هر سه توانایی مزبور عمدتاً قسمت واحدی از بینایی است.
• تفکیک،
• پس زمینه
• دستهبندی اشیاء
درک فاصله
• برای دانستن محل هر شیء لازم است فاصله آن را بدانیم. گرچه به نظر میرسد که درک فاصله اشیاء بدون تلاش چندانی صورت میپذیرد، اما این توانایی از مکتسبات مهمی است که در نتیجه تحول در ساختار مادی چشم بوجود میآید.
• سرنخهای درک فاصله عبارتند از: دید یک چشمی و دوچشمی
• سرنخهای تک چشمی عبارتند از: اندازه نسبی، برهم افتادگی، ارتفاع نسبی، دورنمایی خطی، اختلاف منظر حرکتی.
• سرنخهای دوچشمی: اختلاف منظر دو چشمی، تمایز دو چشمی.
• آیا میتوانید مفاهیم، استنباط ناخودآگاهانه، شیب تراکمی را با ذکر یک مثال توضیح دهید؟
درک حرکت
• برای داشتن حرکت و جنب و جوشی مؤثر و کارا در محیط لازم است که هم محل اشیای ایستا را بدانیم و هم مسیر اشیای متحرک را.
حرکت نمایی(استروبوسکوپی)
چه چیز باعث درک حرکت میشود؟ سادهترین جواب این است که بگوییم زمانی شیئی را در حال حرکت ادراک میکنیم که تصویر آن بر روی شبکیه چشم ما در حال حرکت باشد. ولی این جواب به نظر بسیار ساده است. اگر حتی هیچ گونه حرکتی هم بر روی شبکیه تصور نشود باز هم می توانیم پی به وجود حرکت ببریم. این پدیده را ورتهایمر در ۱۹۱۲ در مطالعه حرکت نمایی با دو لامپ نشان داد. او آنها را در نزدیکی هم قرار داد به فاصله چند میلی ثانیه از هم روشن کرد. آنگاه به نظر رسید که نور از نقطهای به نقطهای حرکت کرده است.
حرکت القایی
شکل دیگری از درک حرکت بی آن که هیچ گونه حرکتی بر روی شبکیه اتفاق افتد پدیده حرکت القایی است. هرگاه شیء بزرگی دور شیء کوچکتری حرکت کند به نظر می رسد شیء کوچکتر است که در حال حرکت است ولو حرکتی هم نداشته باشد.
حرکت واقعی
دستگاه بینایی ما به حرکت واقعی هم حساس است یعنی حرکتی را که با تغییر مکان شیئء در شبکیه تصویر میشود ادراک میکند. زمانی که شیء در پس زمینه ساختار واقع شود تشخیص حرکت بهتر صورت میگیرید (حرکت نسبی). تا زمانی که پس زمینه تاریک باشد یا اصلاً پس زمینهآی در کار نباشد و صرفاً شیء در حال حرکت قابل رویت باشد(حرکت مطلق).
شناسایی
• دومین کارکرد ادراک شناسایی ماهیت شیء است. شناسایی هر شیء عبارت از قرار دادن آن در طبقهای خاص: این پیراهن است، این یک گربه است، این یک گل است، و …
• برای شناسایی اشیاء از کدام ویژگیهای آنها استفاده میکنیم؟همه خصوصیات یک شیء ممکن است در شناسایی آن نقش داشته باشد.اما در این میان به نظر میرسد نقش اصلی را شکل شیء ایفا میکند.
• مراحل اولیه شناسایی
• در شناسایی میان مراحل اولیه و بعدی میتوان تمایز قایل شد. هر یک از این مراحل را بر اساس عملی که در آن ها انجام میدهیم توصیف مینماییم.
• در مرحله اولیه، دستگاه ادراکی با استفاده از اطلاعاتی که بر روی شبکیه وجود دارد به ویژه با کمک تغییر شدتی که در آن ها روی میدهد، شیء را از نظر مؤلفههای ابتدایی آن نظیر خطوط، حواشی و زوایایش توصیف می کند.
• حرکت نمایی (استروبوسکوپی)
• حرکت القایی
• حرکت واقعی
• خصیصه یابیهای قشر مخ
• شاخصههای رفتاری خصایص
• ارتباط خصایص با هم
مرحله مطابقت و الگوهای اتصالی
• شبکههای ساده
• شبکههای دارای بازخورد
شناسایی اشیای طبیعی و پردازش نزولی
• خصایص اشیای طبیعی
• فرایندهای نزولی و همبستار
• فرایندهای نزولی و نقص درونداد
توجه
• دیدن انتخابی
• شنیدن انتخابی
• انتخاب اولیه
• انتخاب بعدی
• مبنای عصبی توجه
ثبات ادراک
• ثبات روشنی و ثبات رنگ
• ثبات شکل و ثبات مکان
• ثبات اندازه
• وابستگی به سرنخهای فاصله
• خطای ادراکی
رشد ادراک
شاید مستقیم ترین راه پی بردن به اینکه کدام یک از قابلیتهای ادراکی انسان ذاتیاست این باشد که ببینیم نوزادان از چه قابلیتهایی برخوردارند.
• قابلیتهای تشخیصی نوزادان
• روشهای بررسی و تفحص در نوزادان
• درک شکل
• درک فاصله و عمق
• درک ثباتهای ادراکی
پرورش در محیطی با محرکهای تنظیم شده
• فقدان محرک
• تحریک محرک
• هماهنگی ادراکی و حرکتی
بخش سوم
فصل ششم
• جنبههای مختلف هوشیاری
• خود آگاهی
• خاطرات پیش آگاهانه
• ذهن ناخودآگاه
• تجزیه
• فرایندهای خود به خود
• اختلال هویت تجزیهای
• خواب و رویا
• مراحل خواب
• اختلال خواب