فواید عاطفی
همان قدر که بازی فواید شناختی دارد، برای بهزیستی کودکان، فواید عاطفی را نیز به همراه دارد. بازی های تخیلی سهم بزرگی در خنده و شادی های کودکانه دارد. چنین شادمانی کودک را از حالت خشک و ثابت بیرون می آورد. البته رضایت خاطر(خوشحالی) کودک بازتابی احساسی است که از خود دارد. بهترین بازی، آن است که عزت نفس را در کوئدک به جریان اندازد. بازی به بچه ها اجازه می دهد تا با شرایط کنار بیایند، از این رو موجب توانمندی و موفقیت در بزرگسالی می شود، هنگامی که فرزندتان موقع بازی، در تصور خود، خرس عروسکی اش را زنده فرض می کند یا بعضی غولها را می کشد یا اینکه وانمود می کند که مامور پست است، احساس برتری حاصل از آن به وضوح ، شکوفا شدن اعتماد به نفس را نشان می دهد.
بازی کردن راهی برای بیان احساسات است چرا که به کودک این شانس را می دهد تا هیجانات منفی چون خشم،عصبانیت را خالی کند یا مفاهیم تلخی چون مرگ، بیماری و یا جدایی را درک کند.
کودکی که به تازگی تحت عمل جراحی آپاندیس قرار گرفته،شاید هنگامی که به خانه بر می گردد، تجربه بیماری اش را با دکتر بازی نشان دهد. با این تفاوت که این بار او دکتر است و تمام امور تحت اختیار اوست. از این رو هنگام خشم ممکن است یک حیوان عروسکی را مثلاً به دلیل خطایی که مرتکب شده توبیخ کند و او را مورد عمل جراحی قرار دهد.
با دوباره اجرا کردن چنین حوادثی ممکن و معکوس کردن نقش ها، کودک به تدریج در اثر بهبودی جراحات عاطفی، ترس یا خشم باقی مانده را از بین می برد. بازی به کودک کمک می کند با چنین وضعیت های ترسناکی مانند رفتن به مطب پزشک یا رفتن به مدرسه ، کنار بیاید و بهتر برخورد کند. گاهی کودک در برخورد با چنین بحرانهایی با خواهر، برادر و هم بازی اش و یا حتی خانواده اش دکتر بازی می کند. شاید هم همه سربازها یا حیوانات عروسکی اش را جمع کند و وانمود کند که در مدرسه جلسه گرفته اند. بطور کلی باید گفت علاقه به مسابقه و بازی اضطراب را تسکین می دهد و تا حدودی آن را در درمان می کند .
بازی به کودک اجازه خشونت می دهد تا تخلیه شود، به عبارتی از طریق بازی می تواند خشم خود را خالی کند و این امر برای او نوعی پذیرش اجتماعی محسوب می شود. بازی و ایفای نقش غول یا قهرمان ها به او اجازه می دهد حس کند قوی شده است و نیز بازی، بچه ها را در میان احساسات قوی درونی شان توانا می سازد، احساساتی که ناپیدا است.
فواید اجتماعی
بازی مهارت های اجتماعی کودک را افزایش می دهد. به ویژه نمایشی که نوعی بازی نمادین است می تواند همدلی را در کودک پرورش دهد. در این صورت او نه تنها وانمود می کند هویت دیگری دارد، بلکه عقاید و احساسات دیگران را نیز باید به نمایش بگذارد. بنابراین خاله بازی به کودک این شانس را می دهد که ازرفتار فرزند خود خوشحال یا عصبانی شود. پرستار به او کمک می کند نسبت به بیمارانش احساس همدردی کند. چنین بازی های نمادین به کودک کمک می کند، درک و شناخت او از دیگران بیشتر شود و نسبت به رفتار دیگران صبور باشد و تغییرات محیطی را بهتر بپذیرد.
بازی به کودکان اهمیت سازگاری و ارزش سازش را می آموزد. در این حین، فرزند شما بزرگ و بزرگتر می شود، به تدریج کمتر خود محوری را از خود نشان می دهد و بیشتر تمایل دارد، در بازی و مسابقات گروهی شرکت کند. بازی پایه های دوستی را بنا می نهد که شاید تا سالیان درازی ادامه یاد. سپس با وسیع شدن دنیای پیرامون کودک و عغییر یافتن تعاملات اجتماعی اش، به تدریج تاثیر نقش ها و رتبه های اجتماعی و روش برخورد با مردم را یاد می گیرد.
کمترین عملکرد بازی را می توان نقش انجام وظیفه ای دانست که هریک از کودکان در بازی های گروهی عهده دار می شوند، حتی ساده ترین شکل بازی به کودک نکات مهمی می اموزد، نکاتی چون رعایت نوبت، همکاری، رقابت عادلانه و برد و باخت منصفانه. بیشتر بازی های پیچیده بر اساس مهارت های اجتماعی ساخته شده و می شود که بدین سویله ارزش کار گروهی و روح حاکم بر تیم را تقویت می کند. چرا که از این طریق کاملاً محدودیت های مربوط به رقابت و بازی گروهی کاملاً نمایان می شود.
فواید فیزیکی
شاید آشکارترین فایده بازی تاثیر آن بر رشد جسمی کودک باشد. این تاثیر شامل رشد ماهیچه و توانایی آن است. مانند هماهنگی چشم و دست.
همچنین می توان گفت عضلات بزرگ از طریق فعالیت های جسمی مانند دویدن،پریدن، دوچرخه سواری و شنا قوی می شود و عضلات کوچک از طریق فعالیت های حسی-حرکتی تقویت می شود. مانند نوزادی که تلاش می کند جغجغه اش را بگیرد یا پسری که برای نقاشی کردن و خط خطی کردن تلاش می کند.
بازی نمادین می تواند فرصت های زیادی برای رشد فیزیکی فراهم کند در انواع مسابقات، مهارت های حرکتی و هماهنگی اعضا بدن افزایش می یابد. تجربه بازی حسی-حرکتی مانند جویدن، جغجغه، به طفل سفتی و مزه پلاستیک را می آموزد. فعالیت هیا حسی –حرکتی به بچه های بزرگتر این فرصت را می دهد تا اشکال، رنگ ها و سایزها را آزمایش کنند.
همچنین فعالیت های جسمی منبع تحرک حسی است. برای مثال شنا به کودک اجازه می دهد خاصیت شناوری آب و کشش جاذبه زمین را تجربه کند، قدم زدن در جنگل و یا پارک به فرزند پیش دبستانی شما این شانس را می دهد که سنگ ها، برگ ها و پوست درخت را بشناسد، صدای پرندگان و شرشر آب جویبار را بشوند و گل ها را ببوید. در مجموع می توانید واکنش های کودک تان را نسبت محیط اطرافش تقویت کنید چرا که این تشویق در تمام طول عمر، او را تغذیه می کند و زنده نگه می دارد.
بازی ،ابزاری برای تجربه کردن
بازی راهی برای تجربه کردن هستن توسط ادراک است وکودک از این راه خود را به شکل انسانی، مستقل وتوانمند می یابد. کارشناسان می گویند: بازی راهی است که کودک آنچه را که کسی نمی تواندبه او بیاموزد یاد می گیرد. در دین مبین اسلام هم به بازی کردن توجه فراوان شده چنانچه حضرت علی (ع) می فرماید: کودک را باید هفت سال آزاد گذاشت وپس ازآن در مدت هفت سال باید به تربیت و ادب او اهتمام ورزید.
بنابراین کودک در هفت سال نخست زندگی خود آزاد است تاهمه چیز را تجربه کند. به هم بریزد،پرتاب کند،شیطنت و شلوغی کند و پدر ومادر با وجود زیان های احتمالی که این کارهای کودک دارد نباید آزادی حرکت فرزند وجسارت وی در برخورد با اشیای مختلف را محدود کند واز سوی دیگر کودک در روند گسترش تجربیات خویش از هستی ، با احساس توانمندی ، استقلال به پایه ریزی شخصیتی استوار و برتر برای خویش اقدام می کند شخصیتی آزاد نظیر امام حسین(ع) که زیر بار هیچ ظالمی کمر خم نمی کند. با ورودکودک به هفت سال دوم که از دیدگاه مکتب دوره آموزش کودک به شمار می آید بزرگترها می توانند به بازی کودک جهت دهند وبازی را مشحون از توجه ،دقت ، همکاری ومسئولیت کنند. چرا که آنچه امروز کودکانه به نظر می رسد در رشد سالم روانی کودک وپی ریزی شخصیت سالم او در بزرگسالی نقش بسزایی دارد. اگر کودک در کودکی از شیطنت و بازیگوشی منع شود در بزرگسالی با پیش گرفتن قهرها، لجبازی ها ،اعمال احمقانه و… بچگانه رفتار خواهد کرد.