دکتر شهلا پاکدامن؛ استادیار روانشناسی دانشگاه شهید بهشتی
زهرا محمدی فرد؛ دانشجوی کارشناسی ارشد روان شناسی عمومی دانشگاه شهید بهشتی
مقدمه: دوره نوجوانی یک دورۀ انتقالی بحرانی بین کودکی و بزرگسالی و یک رشد سریع در حوزه های جسمی، روانشناختی و اجتماعی است(لا و یوئن، ۲۰۱۳).نوجوان در شرف رویارویی با مسائلی همچون کار، روابط اجتماعی، مسئولیتهای خانوادگی، تفریحات، علایق حرفه ای و زمینه های فرهنگی میباشد (بن زور و زیندر، ۲۰۱۲). از جمله مسائل مهم این دوره مساله سازگاری می باشد. یکی از ابعاد سازگاری طرز رویارویی فرد با مسائل و مشکلات فردی، اجتماعی و … است. به مجموعه ای از اعمال و ره یافتهای شناختی که افراد در برخورد با موقعیت های تنشزای نامطلوب و یا در تغییر واکنشهای خود به این موقعیت ها استفاده میکنند، سبکهای مقابله ای میگویند. لازاروس و فولکمن(۱۹۸۴) بین مقابله مساله مدار و هیجان مدار تمایز قائل شدهاند.از جمله عواملی که تعیین کننده نحوه رویارویی فرد با مسایل، مشکلات و سازگاری آینده فرد است نحوهی تعامل والدین با فرزند میباشد. بامریند سبک فرزندپروری را به عنوان کنش کنترلی والدین معرفی میکند که به سبک مستبدانه، مقتدرانه و سهل گیرانه تقسیم میگردد (بامریند،۱۹۹۱).سبک فرزندپروری سهل انگار نیز بعدها توسط ماکوبی و مارتین(۱۹۸۳) اضافه شد. شفر(۱۹۵۹، به نقل از پل رین، ۲۰۰۵) با مطرح کردن ابعاد محبت- طرد و کنترل–آزادی الگویی در مورد روابط والد- کودک ارائه میدهد. با توجه به آنچه بیان شد خانواده ها و شیوه فرزندپروری آنان بعنوان یکی از مهمترین عوامل تاثیرگذار در سازگاری آتی کودکان هستند( دیاز، ۲۰۰۵؛ کانگر، ۱۹۹۱). به همین منظور این پژوهش به دنبال تعیین رابطه ابعاد سبک های فرزندپروری و سبکهای مقابله ای در دختران نوجوان می باشد.
روش: این پژوهش از نوع توصیفی است. طرح پژوهشی از نوع پسرویدادی می باشد. جامعه پژوهش را کلیه دانش آموزان دبیرستانی (۱۴- ۱۹ سال) شهر تهران تشکیل میدهند. از ۱۲۰ پرسشنامه های سبکهای فرزندپروری و سبکهای مقابله ای توزیع شده ۱۰۳ عدد پرسشنامه جمع آوری شد. نمونه گیری باروش خوشه ای تصادفی بود.
ابزار: پرسشنامه سبکهای مقابلهای لازاروس- فولکمن(CWQ): پرسشنامه سبکهای مقابلهای که توسط لازاروس و فولکمن (۱۹۸۵) تهیه شده است شامل ۶۶ ماده میباشد. . این مادهها هشت روش مقابلهای مسالهمدار و هیجان مدار امور اندازهگیری قرار میدهند. در این آزمون،نمره هر زیر مقیاس به طور جداگانه حساب می شود و نمره کل وجود ندارد.در پژوهش حاضر اعتبار درونی از طریف آلفای کرونباخ ۸۸/۰ بدست آمد. مقیاس شیوههای فرزندپروری(PSQ[۲]): این پرسشنامه توسط نقاشان و بر اساس کارهای شفر (۱۹۶۵، به نقل از حیدری و همکاران، ۱۳۸۸) تهیه شد هودارای ۷۷ ماده است.در پژوهش حاضر ضریب آلفای کرونباخ برای بعد کنترل ۷۹/۰ وبرای بعد محبت ۹۶/۰ بهدست آمد.در بعد محبت افرادی که نمره آنها بالاتر از میانگین است افرادی هستند که به نظر آنها والدینشان محبت زیادی به آنها میکرده اند و در بعد کنترل افرادی که نمره آنها بالاتر از میانگین است افرادی هستند که به نظرآنان والدینشان کنترل زیادی را دریافت کرده اند.
یافته ها: رابطه سبک مقابله ای طلب حمایت اجتماعی با بعد کنترل از سبک فرزندپروری رابطه معکوس و معنادار بود (۲۵/۰- r=) اما این رابطه در بعد محبت مثبت بود اما معنادار نبود(۱۵/۰ r=). بعد محبت با سبک مقابله ای گریز – اجتناب با ضریب همبستگی ۲۶/۰- نیز رابطه معکوسی داشت. این رابطه در بعد کنترل مستقیم بود اما معنادار نبود. در تحلیل رگرسیون گام به گام ضریب پیشبینی سبک مقابله ای گریز- اجتناب توسط بعد محبت ۲۲/۰ و ضریب بعد کنترل در پیش بینی طلب حمایت اجتماعی ۲۵/۰- بود.
بحث: با توجه به نتایج هرچه بعد کنترل بیشتر باشد طلب حمایت اجتماعی و رفتار جستجوی مساعدت از اطرافیان در دختران نوجوان کاهش مییابد.هرچه ابعاد کنترل و طرد در سبک فرزند پروری افزایش یابد میزان استفاده از سبک های مقابله ای فعال کاهش مییابد (دوزک و دنکو، ۱۹۹۴).با افزایش بعد محبت والدین(به میزان بهینه) نسبت به فرزند خود، استفاده از سبک هیجان مداری مثل اجتناب- گریز کاهش می یابد. براساس نتایج پژوهش وولفراد، همپل و مایلز (۲۰۰۳) بعد محبت از فرزند پروری ادراک شده با بکار بردن سبکهای مقابله ای فعال رابطه مثبت دارد که با نتیجۀ پژوهش حاضرهم سو است.
نتیجه گیری: با افزایش محدودیتها، انضباط ناپایدار، خشونت و کاهش حمایت روانی، بعد کنترل تقویت میشود. در پی این امر به دلیل فقدان حمایت و تجربه زندگی با افراد مهمی که غیر همدل هستند، ممکن است نوجوان خود را از طلب حمایت نزدیکان و اطرافیان محروم کند چرا که احتمالا وی مشورت با دیگران را بطور آگاه یا ناخودآگاه و به منزله کنترل شدن خویش میداند. هرچه بعد گرمی و محبت در پاسخ ها و رفتارهای والدین کمتر باشد، افراد بیشتر به سمت انفعال یا گریز از شرایط استرسزا و تنشزا سوق پیدا میکنند و تنش بیشتری را تجربه مینمایند.در پایان بنظر میرسد به منظور افزایش آگاهی والدین از تاثیرات تربیتی خود به خصوص در دوران کودکی برگزاری کارگاه هایی در این زمینه ضرور است.
منبع: http://www.iranachildpsy.ir