مدیرى که سخن از مدیریت اوست دو شأن دارد، شأن مردانگى که به او اقتدار، قاطعیت و صلابت مىبخشد و شأن پدرى که وى را سرشار از مهر و شفقت نسبت به فرزند مىنماید و پدر در مسیر تربیت به این هر دو امر نیازمند است. محبتى که او را به سهلگیرى و آزاد و رهاگذاشتن کودک ترغیب مىنماید و قاطعیتى برخواسته از دوراندیشى و ژرفنگرى که او را معتقد به استحکام و سختگیرى مىکند. «تربیت کودک باید حول دو محور متفاوت و در عین حال متجانس شکل گیرد.
یکى سهلگیرى و واگذارى و دیگرى سختگیرى و کنترل، ضمن رعایت حد اعتدال در این دو شیوه متضاد. رمز بزرگ و هنر ظریف تربیت متعادل براى پرورش شخصیت متعالى کودک توسعهیافتگى این دو محور متضاد است.»(۱) مدیریت پدر باید بر پایه این دو اصل کلى بنا شود و پدر وظایف خود را در حیطه تربیت با رعایت اعتدال و بکارگیرى درست و منطقى این دو اصل مهم انجام دهد. نقش مهر پدرى در تربیت کودک پدر از طرق مختلفى مىتواند مهر خود را به فرزند بنمایاند. اما در دوران طفولیت نمایش مهر و محبت بیشتر از دو طریق محبت محسوس و با صراحت و محبت از طریق بازى قابل اجراست. ۱٫ محبت محسوس و با صراحت: شأن مدیریت پدر، ضرورت محبت را پدر باید محبت به کودک را از همان روزهاى بعد از تولد آغاز نماید زیرا پدر نیز مانند مادر از طریق وراثت با کودک پیوند دارد و همین پیوند به وى امکان مىدهد که در همان ایام نوزادى با فرزندش ارتباط برقرار نماید.
نوازش طفل، اثرى درازمدت در رابطه پدر و کودک دارد. ضمن آنکه موجب افزایش علاقه پدر به کودک نیز مىگردد.بیشتر مىسازد، زیرا خوى مدیریت همواره با نوعى هیبت و تسلط همراه است که اگر با محبت درهم نیامیزد، خشک و آزاردهنده مىگردد و حاصلى جز مطیع ساختن مقطعى کودک ندارد. «اگر بخواهیم ادب از درون سرچشمه گیرد، ضرورى است که با کودک مهربان باشیم و این محبت را به گونهاى به او نشان دهیم.»(۲) محبت پدر به نوزاد پدر باید محبت به کودک را از همان روزهاى بعد از تولد آغاز نماید زیرا پدر نیز مانند مادر از طریق وراثت با کودک پیوند دارد و همین پیوند به وى امکان مىدهد که در همان ایام نوزادى با فرزندش ارتباط برقرار نماید. نوازش طفل، اثرى درازمدت در رابطه پدر و کودک دارد. ضمن آنکه موجب افزایش علاقه پدر به کودک نیز مىگردد. دکتر «ویلیام سیرز» معتقد است که: «بیشتر نوزادان در حالت هوشیارى خاموش به سر مىبرند … این حالتى است که بعد از آن هرگز تکرار نمىشود؛ چشمهاشان گشاده و باز است و نسبت به محیط اطراف خود حالتى پذیرنده دارند، این لحظههاى پیوند اولیه نباید از دست برود. در این زمان با نوزاد حرف بزنید و بیان احساسات را آزاد بگذارید؛ سلام عزیزم، من پدرت هستم …»(۳) در قیاسى که بین نوزادان به دنیا آمده در دو روش زایمان – طبیعى و سزارین – صورت گرفته گزارش شده است: نوزادانى که به طریق سزارین به دنیا آمدهاند، بعدها رابطه بهترى با پدران خود دارند. زیرا در هنگام تولد، پدر به حکم ضرورت نزد ایشان حضور یافته است (طبق قوانین بیمارستان) این پدرها در پرورش و مهرورزى به اطفال خود نقش فعالترى داشتهاند. در حقیقت، ایجاد پیوند با نوزاد، منافع درازمدت در رابطه بین آن دو در برخواهد داشت.(۴) در روایات نیز آمده است که ائمه معصومین (ع) در هنگام تولد فرزندانشان حضور داشتند و نوزاد را طلب کرده و مىبوسیدند و در همان لحظات نخستین در گوششان اذان و اقامه مىگفتند … .(۵) پدر و کودک شیرخواره پدر در دوران شیرخوارگى نیز مىتواند با محبت کردن به کودک، او را به همراهى، مدیریت و حکمروایى خود عادت بدهد. پدرى که در این دوران نسبت به طفل بىتفاوت بوده و بعد از گذشت دو، سه سال، تازه مىخواهد در امر تربیت و پرورش کودک دخالت کند، توفیق کمترى مىیابد زیرا کودک به دلیل نبود اُنس قبلى، با دیدن پدر به وجد نمىآید و شادمان نمىشود، در این صورت پدر چارهاى ندارد جز اینکه یا با زحمت بیشترى گذشته را جبران نماید و مورد اعتماد و محبوب کودک شود و یا آنکه راه آسانترى را برگزیند و تربیت را با خشونت درهم بیامیزد که راه دوم به هیچ وجه پسندیده نیست. در مورد پدرى که سال اول، وقت خود را صرف پرورش کودک نکرده، پذیرفتنى است