۱. بیشتر مهربان باشد.
۲. روزی یک ساعت وقت خود را به من اختصاص دهد و با من حرف بزند.
۳. مطالبی را پیش آورد که به درد زندگانی من بخورد و حرف از قدیم نزند.
۴. گرفتاری های خود را به من در میان گذارد و مرا تشویق به باز گفتن عقده های درونی خودم نماید.
۵. موقعی که مشکل خود را در میان گذاشتم، بر من نخندد و پرخاش ننماید، بلکه اگر هم راهم غلط است، با مهربانی هدایت نماید.
۶. در میان خانواده، با همه مهربانی کند و اختلاف بین آن ها را با لطف حل کند و موجب از هم گسیختن خانواده نشود.
۷. قول دروغ به جوان خود ندهد.
۸. مرا در راه تحصیل علم مددکار باشد.
۹. با من مانند رفیقی رفتار کند که بی ترس و واهمه آن چه می خواهم به او بگویم و او برای افکار و عقایدم احترامی قائل باشد.
۱۰. در مشکلات از جا در نرود و خود را نبازد و عصبانیت خود را به خانه و خانواده ارائه ننماید.
۱۱. در تربیت فرزندان خود بکوشد.
۱۲. دورنمای آینده را بری فرزندان خود مجسم نماید.
۱۳. تجربیات خود و تعالیم شرعی و نصایح نیکو را با لحنی آرام و خوش القا کند و با اعتقاد و صفای دل بگوید تا اثر کند.
۱۴. ابدا تظاهر به بی ادبی و خلاف کاری و نادرستی نکند تا فرزندان یاد نگیرند و تاسی ننمایند و یا قبح قضیه از نظرشان محو نگردد.
۱۵. به آن چه می گوید و نصحیت می کند حتما خود عمل کند.
۱۶. کودکان خانه بسیار حساسند نسبت به آن ها با خشونت رفتار نکند که هم در روحیه خود آنان اثر بد می گذارد و هم دیگران را مکدر می کند.
۱۷. دردهای فرزند خود را با نهایت دقت و مهر، علاج کند و گرفتاری های وی را بر طرف نماید.
۱۸. بداند که فرزندان به محبت بیش از غذا احتیاج دارند و به تربیت بیش ازپوشاک و خوراک و مسائل زندگی پس اهتمام خود را در این دو امر بیش از آن ها قرار دهد و این دو را فدای آن ها نکند.
۱۹. فرزند خود را مناسب زمان و شرایط محیط تازه تعلیمات دهد و چنان پرورد که در همین وضع جدید باز بتواند خود را سالم از فساد بدارد و به راه رشد و تعالی کشد و از موقعیت تازه به نحو صحیح و کامل بهره گیرد.
۲۰. هرگز به فرزندان خود بی اعتنایی نکند که عقده ها ایجاد می شود و خطراتی عجیب برایشان پیش می آورد.
۲۱. بین راهنمایی و حاکمیت مطلق فرق بگذارد و سعنی نماید که آن چه را می گوید چنان با نرمی و استدلال به فرزند بفهماند که خود فرزند بنا به میل خویش آن حکم را اجرا کندو
۲۲. با فرزند یک رو و صادق باشد.
۲۳. اینقدر به امور فرزند توجه داشته باشد که او احساس سرپرستی بر خود بکند.
۲۴. غم های بیرون از خانه را به خانه نیاورد
۲۵. هرگز فرزند را تحقیر نکند که این عمل او را به عصیان وا می دارد.
۲۶. فرزند را از کودکی به راستگویی و رک گویی و شهامت ادبی و اخلاقی و یک روئی عادت دهد و از مردم آزاری و بدکاری و نفرت ببخشد تا در طبیعت او اثر عمیق بگذارد.
۲۷. گاه گاه فرزندان را به مشورت در امور زندگی خانوادگی و محیطی که با آن آشنا و مرتبط اند دعوت نماید.
۲۸. سوالات فرزندان را پاسخ گوید واگر سوالی نا بجاست یا پاسخش در حد فهم او نیست آن را به بعد موکول نماید.
۲۹. هرگز فرزندان را فریب ندهد و دروغ نگوید.
۳۰. هرگز ناسزا نگوید و با افراد خانواده نزاع و جدال نکند.