چرا فرزندتان با وجود تلاش شما برای تغییر رفتار او دوباره همان رفتار قبلی را در پیش می گیرد؟
عکس العمل های والدین که به آنها یک به یک اشاره خواهیم کرد ، نه تنها باعث تغییر دادن رفتار کودکان نخواهد شد ، بلکه آنان را در تکرار رفتار خود تشویق نیز خواهد کرد.
شما هم در میان این مثالها برخی از رفتار های خود را خواهید شناخت.
سرزنش کردن
شما فرزند خود را بابت رفتارش سرزنش می کنید. مثلا : ” تو که هنوز اتاقت را مرتب نکرده ای ” ” یا تو که دوباره خواهر کوچیکت را اذیت کردی ” گاهی این سرزنشها جای خود را به جمله های حقارت آمیز می دهند. مثلا : ” تو واقعا تحمل ناپذیر هستی ” به طور کلی بیشتر والدین اظهار می کنند : ” هنوز کاری را که به تو محول کرده بودم ؛ انجام نداده ای ” یا ” تو به حرف من گوش نمی دهی ”
آیا فرزند شما بعد از شنیدن چنین سرزنشهایی از طرف شما رفتارش را تغییر داده است؟ شما دقیقا همان کاری را به کودک خود می گوئید که در آن لحظه انجام می دهد. در صورتی که فرزند شما کاملا به عمل خود واقف است. آگاهی از نامناسب بودن رفتار کودک معمولا هیچ سودی ندارد.
از نظر کودک این سرزنشها صرفا عیبجویی از طرف شماست. او می اندیشد: ” او مرا دوست ندارد ، پس باید برای جلب توجه او بجنگم ” به خصوص اگر سرزنشهای شما با ابراز جمله های تحقیر آمیز همراه باشد؛ این احساس در کودکتان قوی تر خواهد بود.
نتیجه :
سرزنش کردن کودکان هیچ کمکی به تغییر رفتار آنها نخواهد کرد . بهتر است این روش را کاملا کنار بگذارید.
چراها ( سوالات بی جا از بچه ها *)
شما از کودک خود دلیل رفتار نامناسبش را می پرسید. “چرا اتاقت را جمع نمی کنی؟”؛ ” چرا دائم تلویزیون تماشا می کنی؟ ” چرا ان پسر بیچاره را گاز گرفتی ”
خلاصه تمام این سوالات بالا را می توان بدین گونه عنوان کرد : ” چرا به حرف من گوش نمی کنی ” چرا کاری که به تو گفته بودم انجام نمی دهی ؟ ”
گاهی این سوالات جای خود را با جملات تحقیر آمیز عوض می کنند : ” این واقعا بدتر از همه است ” ؛ ” تو اعصاب مرا خورد می کنی”
آیا تاکنون فرزندتان جوابی قانع کننده به سوالات شما داده ست ؟ اغلب کودکان جوابهایی همچون : “چون دلم می خواهد ” یا ” نمی دانم ” می دهند. آیا این جوابها کمکی به حال شما می کند؟ حتی ممکن است گاهی از کودک خود جوابهای بی ادبانه بشنویم. یا گاهی کودکان توجهی به سوال مادر خود نمی کنند.
ما والدین انتظار شنیدن جوابی قانع کننده را نداریم. پس چرا دوباره چنین سوالاتی را از فرزند خود می کنید؟
به نظر من طرح چنین سوالاتی نشان دهنده دوامکان هستند : اولا عصبانیت ما ، دوم درماندگی ما
این دو ممکن است دلایل خوبی برای شروع چرخه پایان ناپذیر مبارزه برای جلب توجه باشند.
کودک عصبانیت شما را به بی توجهی و درماندگی شما را به احساس قدرت ربط می دهد.
نتیجه :
طرح چراها برای تغییر رفتار فرزندان بی فایده است . شما می توانید این کار را نیز کنار بگذارید.
منبع: هر کودکی می تواند رفتار صحیح را بیاموزد ؛ انت کاست ؛ مترجم : شیده کرمانشاهی