بخش دوم
فصل سوم: رشد روانی
• تعامل طبیعت با تربیت
• مراحل رشد
• قابلیتهای نوزادان(بینایی، شنوایی، چشایی، بویایی، و یادگیری و حافظه)
• رشد شناختی کودک(نظریه مرحلههای پیاژه، نقد نظریه پیاژه، بدیلهای نظریه پیاژه)
• شخصیت و رشد اجتماعی(مزاج، رفتار اجتماعی کودک، دلبستگی، هویت جنس گونه، و سنخپذیری جنسی)
• رشد پس از دوران کودکی(نوجوانی، جوانی، میانسالی، کهنسالی)
• دیدگاههای زیستشناسانه و روانشناسانه
تعامل طبیعت با تربیت
• از قرنها پیش این سوال مطرح بوده که در تعیین سیر رشد انسان، وراثت(طبیعت) مهمتر است یا محیط(تربیت).
• جانلاک در قرن ۱۷ میگفت بچهها مینیاتوری از بزرگان هستند یعنی با تمام تواناییهای بزرگان زاده میشوند. و تنها لازم است بزرگ شوند تا صفات وراثتی آنها ظاهر شود.
• با ظهور نظریه تکامل داروین که بر شالوده زیستی رشد تاکید میکرد، بار دیگر دیدگاه وراثتی مطرح شد.
تعامل طبیعت با تربیت
• با ظهور رفتارگراییدر قرن بیستم بار دیگر محیطگرایان فایق آمدند. و افرادی مانند واتسون، اسکینر بر این اعتقاد بودند که ذات آدمی قابل انعطاف پذیر است.
• امروزه بیشتر روانشناسان معتقدند که نه تنها طبیعت و تربیت هر دو نقش مهمی در جهت دادن رشد ایفا میکنند بلکه این دو پیوسته با هم تعا مل دارند.
مراحل رشد
• عدهای از روانشناسان برای توضیح توالی رشد، مراحل رشد را مطرح میکنند و میگویند رشد مراحلی مشخص و متمایز از هم دارد.
• مفهوم مراحل مختلف رشد به معنای آن است که
الف- رفتارهای هر مرحله حول مضمونی واحد یا تعدادی صفات مرتبط با هم سازمان یافته است.
ب- رفتارهای هر مرحله، کیفیتی متمایز از رفتارهای مراحل قبل یا بعد دارد.
پ- همه کودکان این مراحل را با ترتیب و توال واحدی طی میکنند. عوامل محیطی ممکن است که سرعت رشد را کم و زیاد کند ولی ترتیب مراحل تغییر نمیکند و هیچ کودکی بدون طی مراحل پایین تر به مراحل بالاتر نمیرسد.
قابلیتهای نوزادان
• در اواخر قرن ۱۹ ویلیام جیمز این نکته را مطرح کرد که نوزاد، جهان را به صورت ملغمهای آشفته و رو به سامان درک میکند. این تفکر تا ۱۹۶۰ همچنان رایج بود.
• امروزه میدانیم که نوزاد وقتی پا به جهان میگذارد تمام دستگاههای حسیاش کار میکند و او برای آموختن و یادگیری از محیط تازه خود کاملاً آماده است.
• از آنجا که نوزادان نمیتوانند کاری را که انجام دهند برای ما توضیح دهند یا بگویند که چه فکری میکنند روان شناسان مجبورند راهکارهای مبتکرانه برای مطالعه قابلیت های کودکان خردسال ابداع کنند، یا روش اساسی به وجود آوردن تغییر در محیط کودک و سپس مشاهده واکنشهای و پاسخهای اوست.
بینایی نوزادان
• از آنجا که دستگاه بینایی در بدو تولد کاملاً شکل نگرفته است، حدت بینایی نوزادان اندک، و توانایی آنها در تغییر کانون دیدشان محدود است، یعنی آنها بسیار نزدیک بین هستند.
• نوزادان علیرغم نارس بودن دیدشان، وقت زیادی را صرف نگریستن فعالانه به پیرامون خود میکنند. نگاه انداختن آنها به دور و برشان سامان مند است و هر گاه نگاهشان به شیء یا تغییری در میدان دیدشان بیفتد بر آن مکث میکنند.
• آنها به ویژه به مناطقی که تضاد بصری بالایی دارد مانند، لبههای اشیاء مجذوب میشوند.
شنوایی نوزادان
• نوزادان با شنیدن صدای بلند از جا میپرند و سر خود را به منبع صدا بر میگردانند، جالب است که این واکنش در حدود ۶ هفتگی از بین می رود و تا ۳ الی ۴ ماهگی دیده نمیشود. در این سن مجدداً پاسخ مورد نظر را مشاهده میکنیم و علاوه بر آن، نوزاد با چشمهای خود نیز به دنبال منبع صدا میگردد.
• نوزادان قادرند تفاوت میان اصوات مشابه را تشخیص دهند.و یا صدای انسان را هم از سایر صداها افتراق دهند.
چشایی و بویایی در نوزادان
• نوزاد اندکی پس از تولد مزههای مختلف را از هم تمیز میدهد. او مایعات شیرین را بر مایعات دیگر ترجیح میدهد.
• پاسخ نوزاد به مزه شیرین نوعی ابراز آسودگی شبیه به خندهای ملایم است.
• نوزادان میان بوهای مختلف نیز تمیز قایل میشوند. وقتی بوی خوشی به مشامشان میرسد سر خود را به طرفش بر میگردانند و ضربان قلب و تنفسشان به نشانه توجه به آن کند میشود.
یادگیری و حافظه
• زمانی فکر میکردند نوزاد قادر به یادگیری است و نه چیزی را به خطر میآورد. اما بررسیهای بسیار شواهدی حاکی از مؤید یادگیری و حافظه در نوزادان به دست داده است. نوزاد در سه ماهگی از حافظه بسیار خوبی برخوردار میشود.
• شگفت انگیزتر آنکه طبق برخی از شواهد نوزادان از تجارب پیش از تولد در رحم مادر نیز چیزهایی آموخته اند.
• جنین صدای مادر را هم در رحم میشنود و شاید به این دلیل بتوان این نکته را توضیح داد که چرا نوزادان صدای مادر خود را بر دیگران ترجیح میدهند.
رشد شناختی در کودکی
نظریه ای مرحله ای پیاژه
• تا پیش از پیاژه دو نحله در تفکر روان شناختی درباره رشد شناختی کودکان وجود داشت: یکی نحله معتقد به پختگی و عوامل زیستی بود که تقریباً بر مؤلفه طبیعت بیشترین تاکید را داشت. و دیگری نحله معتقد به یادگیری و عوامل محیطی بود که این نحله نیز تقریباً فقط بر مؤلفه تربیت تاکید میکرد.
• در حالی که پیاژه تعامل میان تواناییهای طبیعتاً روبه پختگی کودک و ارتباطهای متقابل او با محیط را مورد توجه خود قرارداده بود.
• به نظر پیاژه کودک در این فرایند مشارکتی فعال دارد و صرفاً پذیرای منفعل رشد زیستی یا محرکهای تحمیل شده بیرون نیست.
• به نظر پیاژه کودک شبه آزمایشهایی را انجام داده و براساس آنها نظریههایی را میسازد که او آنها را طرحواره مینامد.
برخی اصطلاحات کلیدی در نظریه پیاژه
•طرحواره(Schema)
•انطباق(Assimilation)
•تطبیق(Accommodation)
مراحل رشد از نظر پیاژه
• مرحله حسی حرکتی(تولد تا دو سالگی): شکل گیری مفهوم بقاء شیء.
• مرحله پیش عملیاتی( دو تا هفت سالگی): شکل گیری زبان و نمادها.
• مرحله عملیات انتزاعی( هفت تا یازده سالگی): شکل گیری ثبات تعداد،جرم، وزن.
• مرحله عملیات صوری( یازده سالگی به بعد): تکلیف آونگ و اندیشیدن به شکل منطقی.
قضاوت های اخلاقی
از نظر پیاژه فهم کودکان از قواعد اخلاقی و مقررات اجتماعی با سطح کلی رشد شناختی آنها تناسب دارد. واز نظر فهم این قواعد چهار مرحله را پیشنهاد مینمایید:
• مرحله اول، در ابتدای دوره پیش عملیاتی به وجود میآید،که بازی آنها فاقد هر گونه سازماندهی اجتماعی است.
• با ظهور مرحله دوم، این مرحله که تساهل درباره قواعد بود، ناگهان خاتمه مییابد. و در حدود ۵ سالگی مجبور به تبعیت از قواعد میشود. این قواعد ابدی و غیر قابل تغییرند. و کودکان اعتقاد به واقع پنداری اخلاقی میشوند.
• سومین مرحله درک اخلاقی، زمانی شکل میگیرد که کودک به تدریج میفهمد که برخی قواعد، قراردادهای اجتماعی است یعنی توافقی است.
• آغاز مرحله عملیات صوری با چهارمین و آخرین مرحله فهم قواعد اخلاقی نیز مقارن است. در کودکان علاقه به تعمیم قواعد وجود دارد و علامت بارز این مرحله وجود روشی اعتقادی در استدلال اخلاقی کودک است که در نتیجه آن مسائل بزرگتر اجتماعی را بیشتر از موقعیتهای فردی و بین فردی مدنظر قرار میدهد.
نظریه استدلال اخلاقی لورنس کُلبرگ
این روانشناس امریکایی استدلال اخلاقی را به بزرگسالان هم تعمیم داد و شش مرحله و سه سطح برای رشد قضاوتهای اخلاقی، مطرح کرد.
• سطح۱: اخلاق پیش قراردادی
• مرحله ۱: مجازات مداری
• مرحله ۲: پاداش مداری
• سطح۲: اخلاق قراردادی
• مرحله ۳ : تایید مداری
• مرحله ۴: اقتدار مداری
• سطح۳: اخلاق پساقراردادی
• مرحله ۵: پیمان مداری
• مرحله ۶: اخلاق مداری
نقد پیاژه
بقای شیء
• بقای شیء آن است که فرد بداند که شیء وجود دارد و اگر چه حواسش آن را درک نکند.
• در آزمایش پیاژه کودک باید محل شیء پنهان را بهخاطر بیاورد و نیز فعالیتهای حرکتی را که نیاز برای پیدا کردن شیء است را بتواند انجام دهد. که پیاژه در آزمایشهای خود این مسئله را مد نظر قرار نداده بود.
رشد اجتماعی
شخصیت و رشد اجتماعی
مزاج
• به صفت های شخصیتی که به خلق نوزاد مربوط است، مزاج میگویند. امروزه این موضوع، موضوع داغ پژوهش است. و در مورد تعریف، و نحوه شناسایی، و اندازه گیری آن هم توافقی وجود ندارد.
• در یک پژوهش در امریکا کودکان را به چهار طبقه به شکل زیر طبقه بندی کردند.
• چهل درصد از کودکان به عنوان کودکان آرام در نظر گرفته میشوند.
• حدود ۱۰% از کودکان بد قلق در نظر گرفته می شوند.
• و حدود ۱۵% از آنها به عنوان کودکان کندآماد طبقه بندی شده بودند.
• و ۳۵% از آن ها در هیچ یک از سه طبقه بالا قرار نگرفتند.
رفتار اجتماعی کودک
• کودک در چند ماهگی با دیدن چهره پدر و مادر لبخند میزند؟ و چه نقشی دارد؟
• در حدود هفت و هشت ماهگی کودکان با نزدیک شدن افراد غریبه رفتاری احتیاط آمیز در پیش میگیرند و واقعاً آشفته و معذب میشوند. به این مسئله “اضطراب غریبگی” میگویند.
• دوعامل ایجاد کننده ترس و اضطراب در کودکان زیر ۱۸ ماهگی چیست؟
• شکل گیری حافظه
• رشد خودگردانی
دلبستگی
• تمایل کودک به داشتن رابطهای صمیمی با عدهای و احساس امنیت بیشتر در حضور آنها را دلبستگی مینامند.
• نوزادان جانوران دیگر نیز یه طرق مختلف دلبستگی نشان میدهند.
• آیا دلبستگی به مادر از آن رو حاصل می شود که مادر منبع غذاست؟
• جان باولبی در دهه های ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ بیشترین بررسیها را در باره دلبستگی نوزادان انجام داد.
• بر اساس نظریه باولبی اگر کودکی در سالهای نخست زندگیش نتواند دلبستگی توام با احساس امنیتی، حداقل با یک نفر برقرار کند، در بزرگسالی قادر به ایجاد روابط صمیمانه نخواهد بود.
نتایج آزمایشات مری اینزورث
• دلبستههای دارای احساس امنیت
• دلبستههای بدون احساس امنیت(دوری گزینان)
• دلبستههای بدون احساس امنیت(دودلان)
پژوهشگران برای یافتن علت تفاوت های بچهها از نظر دلبستگی، بیشتر توجه خود را به رفتار مراقبت کننده اولیه معطوف کردهاند.
• یافته عمده این بوده است که احساس امنیت حاصل”پاسخدهی توام با حساسیت” مراقبت کننده اولیه به نیازهای کودک است.
• عدهای با نتیجه گیری فوق مخالف هستند و مزاج مادرزاد نوزاد را مطرح میکنند.
• آیا دلبستگی با رشد بعدی فرد ارتباط دارد؟
به جز در موارد نادر انسان در دو جنس قرار میگیرد واین احساس پایدار را روان شناسان رشد هویت جنسگونه(Gender Indentity) مینامند.
سنخ پذیری جنسی
پذیرش رفتارها و صفاتی که از نظر فرهنگی مناسب با جنسیت فرد تلقی میشود، سنخ پذیری جنسی نامیده می شود.
نظریه مرتبط با هویت جنسگونه و سنخ پذیری جنسی
• نظریه روانکاوی: نظریه رشد روانی - جنسی، مرحله احلیلی، تعارض ادُیپی، و همانندسازی
• نظریه یادگیری اجتماعی: یادگیری مشاهدهای،
• نظریه رشد شناختی: ثبات جنسگونه
• نظریه طرحواره جنسگونگی
رشد پس از دوران کودکی
• نوجوانی: رشد جنسی، اثرهای روانی بلوغ جنسی، رشد هویت و نظریه اریکسون، نظریه چهار وضعیت هویتی جیمز مارسیا
• جوانی: حدود ۲۰ تا ۴۵ سالگی
• میانسالی: حدود ۴۵ تا ۶۵ سالگی
• کهنسالی: ۶۵ سالگی به بعد