بخش چهارم
فصل هفتم
یادگیری و شرطی سازی
• دیدگاههای مربوط به یادگیری
• شرطی سازی سنتی
• آزمایشهای پاولف
• تبعات و کاربردها
• پیش بینی و عوامل شناختی
• محدودیت های زیستی
• مبنای عصبی یادگیری
• شرطی سازی فعال
• قانون اثر
• آزمایشهای اسکینر
• تبعات و کاربدها
• شرطی سازی بیزارگونه
• مهار و عوامل شناختی
• محدودیت های زیستی
• یادگیری پیچیده
• نقشه شناختی و مفاهیم انتزاعی
• بصیرت آموزی
• عقاید پیشین
دیدگاههای مربوط به یادگیری
• بخش اعظم مطالعات اولیه درباره یادگیری به ویژه در زمینه شرطی سازی را هواداران دیدگاه رفتاری انجام داده اند.
• این پژوهشگران نحوه یادگیری ارتباط محرکها را با هم یا محرکی با پاسخی را در سازواره های غیر انسانی مطالعه کردند تاکید آنها بر محرکها و پاسخ های خارجی بود چرا که در رفتار گرایی این اصل عام حاکم است که رفتار براساس علل بیرونی بهتر می توان فهمید. تا بر اساس علل ذهنی و روانی.
شرطی سازی سنتی
• بررسی شرطی سازی سنتی در سالهای نخست قرن بیستم آغاز شد. در آن ایام ایوان پاولف تنکرد شناس روس که پیشتر به دلیل پژوهش در مورد دستگاه گوارش برنده جایزه نوبل شده بود، یادگیری را به صورت اتفاقی مورد نظر قرار داد.
• اصطلاحات مختلف را باید در شرطی سازی کلاسیک( سنتی) با ید به کاربد و مفهوم آنها را درک کرد که برخی از آنها عبارتند از: پاسخ غیر شرطی، محرک غیر شرطی، پاسخ شرطی، محرک شرطی، مرحله اکتساب، تقویت، خاموش سازی، تعمیم، تفکیک ( تمیز)، تقویت افتراقی، شرطی سازی درجه دوم و …
نمودار شرطی سازی سنتی
شرطی شدن و تحمل مواد
پیش بینی پذیری و عوامل شناختی
• همواره محرکی پس از محرک دیگری وارد می شود و سازواره به تدریج آنها را به هم پیوند می دهد و با هم تداعی می کند. این دیدگاه رفتار گراها تا چندین سال پیش غالب بود.
• اما از مدت ها قبل عده ای از پژوهشگران به این اعتقاد رسیده اند که عامل اصلی زمینه ساز شرطی شدن، چیزی است که جاندار آن را می داند.
• بر اساس این دیدگاه شناختی، شرطی سازی سازواره ای باعث می شود که سازواره ارتیاط میان دو محرک را در یابد، یعنی سازواره می آموزد که در صورت مواجهه با CS ، باید انتظار UCS را هم داشته باشد.
پیش بینی پذیری و عوامل شناختی
• رسکورلار در یک آزمایش مهم مقارنت و قابل پیش بینی بودن را در مقابل هم نهاد. و برخی آزمایش هایی را با سگ های در معرض شوک انجام داد.
• نتیجه بررسی های رسکولار این شد که: قدرت شرطی شدن نسبت مستقیم با میزان پیش بینی کنندگی CS در اعلام وقوعUCS داشت. و آزمایش های بعدی نیز مؤید این نتیجه گیری بود که نسبت پیش بینی شوندگی CS براساس UCS مهمتر از قرابت زمانی یا تعداد آزمایه های همراه شدن CS و UCS است.
پیش بینی پذیری و هیجان
• پیش بینی پذیری در واکنش های هیجانی بسیار مهم است. هر گاه CS خاصی به طرزی پایا پیش بینی کند که درد عارض خواهد شد، فقدان آن نیز پیش بینی کننده عارض درد خواهد بود و سازواره آرام می گیرد. از این رو CS علامت خطر و نبود آن علامت امنیت خواهد بود اگر این علامتها، نامنظم باشند، عوارض هیجانی مخربی ممکن است برای سازواره داشته باشند.
• برای مثال: اگر داندانپزشک به کودک بگوید که کار او کودک را ناراحت خواهد کرد و این علامت خطر را به کودک بدهد، او تا پایان کار دندانپزشک در حالت ترس به سر خواهد برد . برعکس اگر داندانپزشک همواره به کودک بگوید این کار دردی ندارد چون در حقیقت در حین کار دردی پیش می آید و کودک نه علامت خطر دارد و نه علامت امنیت ممکن است از آن پس هرگاه وارد مطب دندانپزشک می شود دچار اضطراب شود
مدل رسکولار – واگنر
• طبق این مدل میزان شرطی شدن در هر آزمایه بستگی به این دارد که تا چه حد UCS تعجب آور باشد که این نیز خود به نحوه ارتباط CS و UCS محتمل بستگی دارد.هر چه UCS تعجب آور باشد، میزان شرطی شدن در آن آزمایه بیشتر خواهد بود.
• در اوایل یادگیری UCS بسیار تعجب آور و نامنتظره است پس در هر آزمایه آموزش زیادی صورت می گیرد. در اواخر یادگیری، لااقل یک CS وجود دارد که بر اساس آن می توان وقوع UCS را پیش بینی کرد، در این صورت Usc دیگر خیلی تعجب آور نیست و به همین دلیل در هر آزمایه نیز چیز چندانی یاد گرفته نمی شود.
• این الگو که طبق آن بیشترین یادگیری در اوایل دوره صورت می گیرد نه در آخر ان، فی الوقوع مشخصه اکتساب پاسخ آموخته شده از طریق شرطی سازی سنتی است.
• یک سوال مهم، آیا مدل های دیگر شرطی سازی وجود دارد؟
محدودیت های زیستی
رهیافت کردار شناختی
• کردار شناسان هم مثل رفتار گرایانف دل مشغول رفتار حیوانات اند منتها کردارشناسان به تکامل و وراثت بیشتر از یادگیری اهمیت می دهند. این تاکید باعث شده که رهیافت کردارشناسان به یادگیری، رهیافتی متفاوت باشد.
• رهیافت مورد نظر عمدتاً یر این فرض مبتنی است که یادگیری تا حد زیادی به بهره وراثتی حیوان محدود است و گونه های مختلف جانوران راه های گوناگونی برای یادگیری داردند.
• به اعتقاد کردارشناسان، حیوان در حین یادگیری ملزم به متابعت از یک نقشه رفتاری است که این نقشه طبق قوانین وراثت طراحی شده است.
محدودیت های زیستی
محدودیت های مربوط به شرطی سازی سنتی
• مطالعه های مربوط به بیزاری چشایی از بهترین شواهد برای محدودیتهای شرطی سازی است.
• اگر بخواهیم بدانیم چه چیزی قابل شرطی شدن با چه چیزی است، توجه به CS و UCS به تنهایی کافی نمی باشد بلکه باید این دو را در ترکیب با هم مورد مداقه قرار دهیم و ببینیم که این ترکیب آیا سنخیتی با روابط ذاتی و وراثتی حیوان دارد یا نه. و این به طور کلی با آن فرض متفاوت است که قواعد یادگیری را در تمام گونه ها و در تمام موقعیت ها یکی دانست.
مبنای عصبی یادگیری
• علاقه به مبنای عصبی شرطی سازی سنتی و اشکال ساده یادگیری نظیر خوگیری در حال افزایش است.
• پژوهشگران امروزه به وجود ناحیه ای در مغز برای یادگیری اعتقاد ندارند. و شواهد بیشتر حاکی از آن است که ثمره های یادگیری درازمدت در تمام قشر مخ پراکنده است.
• رهیافت دیگری که مفید نیست آن است که فرض کنیک هر یک از نواحی و نورونهای مغز که در یادگیری چیزی سهیم می شود، از آن پس فعال می ماند. این فکر ظاهراً در مورد حافظه کوتاه درست است تا در مورد حافظه بلند مدت.
مبنای عصبی یادگیری
• یکی از مشکلات مطالعه یادگیری و حافظه در سطح پیوند گاه های نرونی، اندازه های بسیار کوچک سیناپس ها است (آن ها فقط با میکروسکوپ الکترونیکی دیده می شوند). به این ترتیب، با توجه به تعداد بسیار زیاد نرون ها و ارتباطات آن ها در مغز توانایی شناخت ماهیت مکان هایی که حافظه اتفاق می افتد مملو از دشواری است.
• فرضی که توسط پاولف تا آن زمان مطرح شده بود، این بود که در شرطی شدن کلاسیک پیوندهایی بین نواحی حسی(محرک) قشر مغز، با نواحی حرکتی(پاسخ) ایجاد می شود.
• لَشلی تصور می کرد اگر یادگیری در قشر مغز اتفاق می افتد، و اگرآن نتیجه شکل گیری پیوندهای جدید بین نواحی حسی و حرکتی است، پس باید با بریدن این پیوند رابطه ی بین این دو ناحیه ی مربوط به محرک و پاسخ از بین برود و در واقع حافظه ی مربوط به پاسخ یاد گرفته شده آسیب ببیند.
• به این واقعیت واقف بود که نرون ها مقادیر زیادی پیوند با هم دیگر تشکیل می دهند. بر این اساس او فرض کرد که حافظه باید از پیوند زیاد معماری نرون های توزیع شده در مغز حاصل آید. اما پرسش او این بود که مدارهای نرونی چگونه حافظه را رمز گردانی می کنند؟
• به دنبال این پرسش هِب فرض کرد که مدارها (چیزی که او آن ها را مجتمع های سلولی نامید) به طور ناگهانی به وسیله تجارب یادگیری فعال می شوند و بعد از رخدادی شروع به فعالیت الکتریکی می کنند. در واقع برای به وجود آمدن یادگیری، این فعالیت باید برای دوره کوتاهی حفظ شود. به این ترتیب هِب تبیینی برای حافظه کوتاه مدت فراهم نمود.
• پژوهش گران در تلاش برای یافتن جاندارانی با سیستم های عصبی ساده تر بودند تا نحوه شکل گیری ردهای عصبی را کشف کنند. این جاندار یک حلزون دریای بزرگ به نام آپلیزیا است که در سواحل کالیفرنیا و جنوب مکزیک زندگی می کند. استفاده از آپلیزیا را اریک کندل و همکاران شروع کردند و به نظر بسیاری از دانشمندان، شکی نیست که این کار مطالعه ی اساس سیناپسی و عصبی یادگیری و حافظه را فراهم می سازد .
شرطی سازی فعال
• در شرطی سازی سنتی، پاسخ شرطی اغلب با پاسخ طبیعی سازواره به محرک غیر شرطی مشابهت دارد.
• در صورتی که بخواهیم چیزی جدید برای یک سگ یاد دهیم از شرطی سازی سنتی نمی توان استفاده نمود. و برای این کار از شرطی سازی فعال استفاده می کنند.
قانون اثر
• مطالعه شرطی سازی فعال در اواخر قرن پیش با تعدادی آزمایش همراه بود که به وسیله ثروندایک شروع شد. وی تحت تاثیر نظریه داروین تلاش کرد نشان دهد یادگیری در انسان ها استمرار یادگیری در حیوانات است.
• در یادگیری فعال طبق قانون اثر، از میان تعدادی پاسخ تصادفی درست همان پاسخهایی برگزیده می شود که به پیامد مثبتی می انجامد.
• این فرآیند شبیه به تکامل است. در تکامل هم طبق قانون بقای اصلح از میان اشکال مختلف و تصادفی یک گونه فقط تغییراتی بر گزیده می شود که احتمال بقای آن گونه را افزایش می دهد. طبق قانون اثر هم احتمال بقای پاسخ اصلح افزایش می یابد.
آزمایش های اسکینر
• اسکینر در نحوه مفهوم پردازی محققان راجع به شرطی سازی فعال و مطالعه آن تغییراتی داد. روش او برای بررسی شرطی سازی فعال ساده تر از روش ثروندایک است.
• در آزمایشی که مطابق با روش اسکینر صورت میگیرد، حیوان گرسنه ای را در جعبهای قرار میدهند (جعبه اسکینر) داخل جعبه خالی است و در کف آن میلهای با ظرفی غذا از آن بیرون زده است. لامپ کوچکی بالای این میله قرار دارد که آزمایشگر به تشخیص خو آن را روشن می کند.
• هرگاه حیوان میله را فشار می دهد مقداری غذا داخل جعبه قرار داده میشود. در واقع عمل فشار دادن میله منجر به دادن غذا ( تقویت) می شود.
شکل دهی به رفتار
• روشی که صرفاً به تقویت آنگونه پاسخهایی که سازواره جهت مورد نظر آزمایشگر سوق دهد شکلدهی رفتار میگویند.
تبعات و کاربردهای شرطی سازی
چهار نوع برنامه مختلف تقویت وجود دارد
• برنامه نسبتی متغیر (VR)
• برنامه نسبتی ثابت (FR)
• برنامه فاصلهای متغیر (VI)
• برنامه فاصلهای ثابت(FI)
شرطی سازی بیزار گونه
• آنچه در مورد تقویت گفته شده است همیشه چیزی ثابت( مانند غذا) است. حال آن که از وقایع منفی یا بیزاری آور نظیر شوک یا سر وصدا ناراحت کننده نیز اغلب در شرطی سازی استفاده می کنند. بسته به آن که واقعه بیزاری آور برای تضعیف پاسخی به کار گرفته شود یا برای آموختن پاسخی جدید، انواع شرطی سازی بیزار گرانه خواهیم داشت.
• تنبیه
• گریز و پرهیز
محدودیت های زیستی
• همان گونه که در شرطی سازی سنتی محدودیت های زیستی وجود دارد. در شرطی سازی فعال نیز وضعیت زیستی سازواره بر آنچه از طریق شرطی سازی نیز آموخته می شود محدودیت هایی به روابط میان پاسخ و تقویت کننده مربوط است.
• در مورد شرطی سازی فعال هم مثل شرطی سازی سنتی، ظاهراً اگر گمان کنیک که در تمام موقعیتها باید قوانین واحدی حاکم باشد، نتایج همخوانی به دست نمی آید.
• اما این نتایج ناهمخوان را می اوان براساس رویکرد کردارشناختی توضیح داد.
• شرطی سازی فعال نه وسیلهای برای آمختن تداعیهایی خودبه خودی، که تابع پیش نویس رفتاری سازواره است.
یادگیری پیچیده
نقشه شناختی و مفاهیم انتزاعی
یادگیری پیچیده
نقشه شناختی و مفاهیم انتزاعی
• یکی از نخستین مدافعان شناختی یادگیری ”ادوارد تولمن“ بود، مسئله مورد تحقیق او این بود که موشهای صحرایی راه خود را در میان مارپیچهای پیچیده چگونه یاد می گیرند؟
• به نظر ت.لمن موشی که از مارپیچ پیچیدهای عبور میکند، ترتیب گردشهای خود به چپ و راست را نیاموختهاست بلکه نقشهای شناختی یعنی بازنمودی از نمای کلی مارپیچ تدوین کردهاست.
بصیرت آموزی
• در همان حال که بسیاری از محققان اولیه تلاش میکردمد یادگیری پیچیده را با مطالعه گونههایی بسیار دور از انسان(مانند، موش و کبوتر) بررسی کنند، دیگر پژوهشگران اولیه معتقد بودند که بهترین شواهد در تایید یادگیری پیچیده را باید از مطالعه بر روی نخستینها به دست آورد.
• از جمله پژوهشهای کوهلر بر روی شمپانزه را میتوان مطرح کرد که در دهه ۱۹۲۰ انجام شد. مواردی که او برای شمپانزههای خود مطرح کرده بود تا حدودی مؤید وجود بصیرت در آنها بود،چون هیچ بخشی از مسئله از دید شمپانزه پنهان نشده بود ( حال آنکه فعالیتهای لوله غذا رسان در جعبه اسکینر پنهان از دید حیوان انجام میشد).