از دیدگاه روان تحلیل گری، فرد ارزنده سازی شده کسی است که کودک بیشترین نیروی عاطفی خود را در روی سرمایه گذاری میکند و به همین دلیل است که غالباً همانطور که پورو خاطر نشان کرده است موضوع همسانسازی هشیار یا ناهشیاری قرار میگیرد. شخص ارزنده سازی شده:
۱- غالباً کسی است که در مرحله نخست ترسیم شده چه اولین کسی است ک کودک به وی فکر میکند و توجه خاصی نسبت به او مبذول میدارد. این شخص غالباً نخستن جایگاه را در سمت چپ خانواده اشغال مینماید. بدین دلیل که راست برتران معمولاً از چپ به راست نقاشی میکنند. غالباً این شخص یکی از والدین است. اما اگر این شخص یک کودک باشد، به این معناست که آزمودنی جاه طلبیهای خود را در این شخص متبلور کرده است. جنس و نقش وی را برتر تلقی میکند و در عمق وجودش خواستار آن است که جای وی را اشغال کند. اگر کودک که در وهله نخست خود را ترسیم کند نشانه گرایش به خود دوستداری آشکاری است که باید علت آن کشف شود. چنین گرایشی غالباً از ناتوانی و عدم امکان سرمایه گذاری در تصاویر والدین به دلیل تعارض است.
۲- شخص ارزنده سازی شده با در نظر گرفتن نسبتها، بلند قامتتر از اشخاص دیگر است: درختی که خود را بلندتر از مادر ترسیم میکند.
۳- شخص ارزنده سازی شده از لحاظ چیزهای افزوده شده غنیتر است: تزئین لباسها، کلاه، عصا، چتر، کیف و … .
۴- تصویر شخص ارزنده سازی شده با دقت و مواظبت ترسیم میگردد.
۵- شخص ارزندده سازی شده غالباً کانون توجه اشخاص دیگر نقاشی است، یعنی همه نگاهها به سوی وی منعطف است.
۶- در پاسخ به پرسشهایی که در خلال مصاحبه مطرح میشوند، کودک به ارزنده سازی وی میپردازد و نقش برتر او را آشکار میکند.
۷- شخص ارزنده سازی شده غالباً تصویر شخصیت آزمودنی است یا کودک صراحتاً یا بر اساس علائم نقاشی میگوید کهمیخواهد با وی همسانسازی کند.
نا ارزنده سازیها:
ابتدایی ترین مکانیزم دفاعی، نفی واقعیتی است که کودک در سازش با آن خود را ناتوان میپندارد. مکانیزم نفی واقعیت از راه حذف ساده آنچه اضطراب را برمی انگیزد، بیان میشود. نا ارزنده سازی یک شخص وقتی تا آنجا پیش نمیرود که به صورت حذف وی از نقاشی متجلی میگردد، بر اساس نشانه هایی آشکار می گردد:
۱- با در نظر گرفتن همه نسبتها خصوصاً با در نظر گرفتن سن از دیگران کوچکتر کشیده میشود.
۲- در آخرین جا و غالباً کنار صفحه کاغذ قرار داده میشود و مثل این است که کودک در بدو امر قصد در نظر گرفتن جایی را برای او نداشته است.
۳- با فاصله از دیگران یا در سطحی پایینتر از آنهای دیگر کشیده میشود.
۴- به خوبی دیگران ترسیم نمیشود یا جزئیات مهمی در تصویر وی از قلم میافتند.
۵- بر اساس یک ارزشیابی کهتر کننده یا یک تغییر سن مثلاً یکی از والدین نسبت به دیگری خیلی پیر باشد بی ارزش شمردهمی شود.
۶- نام وی ذکر نمیشود، در حالی که نام همه اشخاص دیگر ذکر میگردد.
۷- به ندرت معرف شخصیت آزمودنی است و به همسانسازی با وی مبادرت نمیکند.