از سال ها قبل آن زمان ها که خودمان در سن کودکی بوده ایم، از رفتار بزرگ ترها آموخته ایم که باید خبر مرگ را از کودکان دور نگه داشت و با جملاتی مثل پیش خدا رفته، سفر رفته و… در این مواقع کودکی را تا سال های سال چشم انتظار نگه داریم.
علاوه بر این مسائلی مثل طلاق، نبودن والدین، تهاجم و… مسائلی اند که منجر به سوگ درکودکان می شود. شاید در اطرافیان خود بسیار دیده اید، وقتی حادثه ای مثل مرگ برای اقوام و بستگانمان اتفاق می افتد سعی می کنیم بچه ها را از صحنه خارج کنیم. این درحالی است که درجه تاب آوری بچه ها با یکدیگر فرق می کند و بستگی به نوع تربیت آنها دارد و ممکن است بعضی از بچه ها با شنیدن یک خبر بد، آشفته شوند.
سوگ در کودکان پدیده ناشایعی نیست و کودکان درجات مختلفی از سوگ را در زندگی روزمره خود تجربه می کنند، تنها مرگ یک والد با اقوام نزدیک نیست که کودک را با پدیده سوگ مواجه می کند بلکه وقایع بی شمار دیگری هست که گرچه ازنظر ما کوچک و بی اهمیت است ولی برای بچه ها مصادف با یک ازدست دادن قابل توجه و مهم است. از آنجا که ممکن است کودکان در کلامی کردن هیجانات درونی خود توانمندی کافی را نداشته باشند، همین امر درک یک کودک سوگوار و کمک به او را از سوی بزرگسالان با مشکل مواجه می کند.
مرگ عزیزان یکی از دردناک ترین تجربیاتی است که هرکس در طول زندگی خود با آن روبرو می شود و کودکان نیز به عنوان بی دفاع ترین افراد از این قاعده مستثنی نیستند.
تقریباً ۴درصد از کودکان و نوجوانان قبل از ۱۵سالگی مرگ یکی از والدین را تجربه کرده اند و اگر سایر اعضای خانواده و دوستان را نیز به آن اضافه کنیم، این رقم افزایش خواهد داشت. گرچه اهمیت فقدان ها و مرگ های دیگر مثل مرگ خواهر و برادرها کمتر درک و فهمیده شده است.
بنابراین می بینیم سوگ در کودکان یک پدیده نادر نیست. کثرت رخداد این پدیده و ماهیت استرس زای آن نشان می دهد که سوگ در کودکان ممکن است یک اثر قابل توجه روی رشد و تکامل کودک بگذارد.
طلاق: بسیاری از کودکان قبل از پایان مدرسه تجربه طلاق والدینشان را داشته اند و یک سوم کودکان طلاق ارتباطشان را با یکی از والدین ازدست می دهند. پس فقط مرگ نیست که باعث جدایی کودک از والدینش می گردد بلکه محروم شدن کودک از دیدار یکی از والدین پس ازطلاق متعاقب کشمکش و اختلاف بین والدین که کودک را وسیله ایجهت رسیدن به خواسته های خود قرار می دهند نیز باعث واکنش سوگ در کودک می گردد.
کودکانی که از خانواده طلاق و ازدواج دوباره می آیند، ممکن است ۲ تا ۳ برابر بیشتر از کودکان خانواده های غیرطلاق مشکلات رفتاری و روانشناختی داشته باشند.
نبودن یک یا هر دو والد به دلایلی غیر از طلاق: گاه به دلایلی غیر از طلاق ارتباط کودک با یکی از والدین قطع می شود و والدین به دلایلی مانند بیماری، زندانی شدن، اعتیاد و مسافرت عملاً حضور ندارند و کودک به آنها دسترسی ندارد.
در معرض تهاجم بودن: یک کودک تا قبل از ۱۴ سالگی شاهد مرگ های متعددی در تلویزیون بوده، مرگ هایی که اکثراً به شکل قتل های تهاجمی رخ داده است یک ششم بچه های ۱۰-۱۷ ساله یا قتل کسی در تلویزیون را دیده اند، یا کسی را می شناسند که کشته شده است.
گم کردن و ازدست دادن وسایل شخصی و اسباب بازی: گاه یک اسباب بازی کوچک و بی اهمیت از دید بزرگسالان، شیء محبوبی است که کودک شب ها آن را به آغوش گرفته و بدون آن نمی تواند بخوابد.
نقص قسمتی از بدن یا ازدست دادن قسمتی از خود: مثل: کنده شدن دندان، نقص عضوی مثل چشم، دست، پا و یا هر عضوی از اعضای بدن، حتی یک زخم کوچک خونریزی دهنده ممکن است نیاز به اطمینان بخشی و آرام سازی کودک داشته باشد.
ازدست دادن یا نداشتن توانایی و مهارتی خاص: مثل اختلال یادگیری، کم توجهی، بیماری وناتوانی فیزیکی، چاقی، پذیرفته نشدن در یک تیم ورزشی، تجدید یا مردود شدن در مدرسه.
حوادث و بلایای طبیعی: فجایع و حوادث مصیبت بار و دردناکی همچون سیل، آتش سوزی و زلزله وجود دارد که مرگ، ویرانی، جدایی و صدمات جسمی و روانی متعددی را به دنبال دارد. کودک علاوه بر آنکه خانه و کاشانه و وسایل مورد علاقه خود را ازدست می دهد مرگ، معلولیت و ناتوانی والدین، خواهر و برادر، دوست، همسایه، معلم و… را تجربه می کند و این درحالی است که خود نیز ممکن است ازنظر جسمی صدمه دیده باشد، از شهری به شهر دیگر آواره شده باشد، اطلاعی از بازماندگانش نداشته باشد و یا بازماندگانش نیز دچار سوگ و اندوه و مشکلات دیگر شده باشند. درچنین حوادثی کودک دچار فقدان های متعدد می شود که خود مسئله سوگ کودک را پیچیده می سازد.
جابه جایی: مسئله بعدی که می تواند واکنش سوگ در کودکان ایجاد کند جابه جایی است. خیلی از مواقع ما بدون اطلاع قبلی به کودکانمان اقدام به عوض کردن محل زندگی و یا مدرسه می کنیم که این باعث می شود تا کودکمان دوستان قدیمیش را ازدست می دهد. ما برای اثاث کشی ظروف شکستنی را از قبل آماده می کنیم ولی حاضر نیستیم کودکمان را در این مورد از قبل آماده کنیم.
پدیده دیگری که می تواند واکنش سوگ در کودکان ایجاد کند موضوع خشونت در فیلم ها و برنامه های تلویزیونی است. در این فیلم ها مردم به جان هم می افتند و همدیگر را به قتل می رسانند. این فیلم ها تأثیر بسیار بدی روی بچه ها می گذارد. این درحالی است که کمتر فیلم و یا سریالی که یک ارتباط سالم بین خانواده ها و فرزندان را نشان بدهد پخش می شود.
منبع:kayhannews.ir /