بگوئید: بیائید روز جمعه مادرتان را غافلگیر کرده و صبحانه را آماده کنیم و یک روز ما در زندگی سهیم باشیم.
گاهی برای تاثیربیشتر به جای گفتار مستقیم ، با خدای خود زمزمه کنید و بگوئید: خدایا بندگانت را به خاطر خطاهایشان ببخش و بیامرز.
بگوئید : یک گناه که از کسی سر بزند به همان اندازه از رضایت خدا و علی (ع) دور می شود.
هنگامی که کودک کار خوبی را انجام داد برای تشویق او بگوئید:
خوشحالم که خانه مان خانه ایمان به خدا، دوستی، کمک به همنوع و صفات خوب دیگر است.
به جای بحث و جدل بگوئید: نظراتمان با هم فرق دارد.( صحبت طرف مقابل را خلاصه کرده و جمع بندی کنیم و برایشان همان مطالب را بیان کنیم تا مطمئن شود ، گوش کرده ایم.)
رنجش خاطر خود را به کودک بگوئیم تا بداند چرا غمگین شده ایم و از بیان کلمات زشت که باعث رنجش بیشتر می گردد جلوگیری شود. مثلا بگوئید: من از اینکه تو اینقدر بی توجهی ناراحت شدم.
در برابر خواسته کودکمان که اشیائ و پوشاک گران قیمتی می خواهند، نگوئید: اصلا نمی شود، نمی خرم! بلکه بگوئید: کاش بودجه مان اجازه می داد و آن را می خریدیم.
در برابر اولین نقاشیها نگوئید: عکس اسب کشیده ای؟ بگوئید : برایم درباره این تصویر قشنگ صحبت کن و هر چه دوست داری نقاشی کن.
با تحکم و آمرانه به کودک نگوئید: اگر جرات داری مخالفت کن، چنین و چنان می کنم ، به تو می گم فلان کار را انجام بده.
در برابر ترسیدن او از موضوعی نگوئیم: نترس، بلکه بگوئیم: آرام باش ، چیزی نیست.در برابر دروغ بگوئید: جوانمرد و آدم قوی دروغ نمی گوید و بدانید دلیل دروغگویی چیست:مطرح شدن ، به هدف رسیدن، ترسیدن و …
در برابر کار خلاف نگوئیم: چقدر بدی ، شروری ، بگوئیم: ناراحتم کردی ، عصبانی شدم.
در برابر ساختن اشیاء و اشکال نگوئیم: بده من برایت انجام میدهم ، چون در این حال او تکرار کار ما را انجام میدهد نه خلق کردن آن را.
به جای تعریف از خود کودک یا خود جوان ، از کارش تعریف کنیم و بگوئیم: چه نقاش بزرگی هستی، چه باغبان بزرگی هستی ، نقاشی جالبی است و ..
در برابر گریه کودک با عصبانیت نگوئیم: ساکت شو؛ چون تند مزاج می شود و گریه اش را بیشتر خواهد کرد.
وقتی برای جلب توجه یا گریز از فکر کردن و یا کار کردن ، از شما کمک خواست: بگوئید: شما قبلا این قبیل کارها را می توانستی انجام بدهی ، پس حالا هم می توانی .
این جملات مثبت را می توان به کار برد:
از نحوه برخوردت با مشکلات خوشم می آید.
از اینکه سر در می آوری و می توانی انجام دهی .
امروز چون همه به هم کمک کردیم روز لذت بخشی بود.
درسن شروع مدرسه رفتن نگوئیم : اگر به مدرسه بروی نمی توانی زیاد بازی کنی، باید زمان انجام هر کاری مشخص باشد.
برای تشویق در انجام کارمدرسه بگوئیم : من خیاطی می کنم تو هم مشق بنویس ، بعد کارمان را به هم نشان می دهیم ، ببینیم کدام بهتر انجام داده ایم.
نگوئیم به خانه دوستت نرو، بگوئیم اگر بتوانی به جای اینکه منزل دوستت بروی ، داروهای من را بگیری ممنون میشوم.
نگوئیم : دوستت بچه بدی است ، بلکه بگوئیم : کدام دوستت با ادب تر است و هرگز در انتخاب دوست او را سرزنش نکنیم.
نگوئیم: اصلا عوض بشو نیستی ، چیز یاد بگیر نیستی، چقدر بد سلیقه ای !بگوئیم: دفعه پیش کارت را بهتر انجام دادی ، دفعه قبل درست را بهتر یاد گرفتی ، بلوز اندازه است اما من طرح های ظریف و رنگ های ملایم را می پسندم. با این کار او و سلیقه اش مورد حمله قرار نگرفته اند.
گاهی لازم نیست حتما جمله عذر می خواهم را از زبان کودک بشنویم ، تا دیدیم پشیمان است بگوئیم: خطایت را می بخشم ، او را عادت ندهید که دائم اشتباه کند و معذرت بخواهد.
در مورد موضوعاتی که حساس نیستید و می توانید کودک را مورد مشورت قرار دهید بگوئید : من فکر هایم را کرده ام، حالا شما ببینید خوب است یا باید صرف نظر کرد. حتما در برخی مسائل از او نظر خواهی کنید.
نگوئیم : روی تو حساب می کنم ، هنرمند بزرگی هستی ، رقیب نداری ، چون بیش از اندازه بزرگ می شود و نمی تواند خود را در اندازه واقعی اش ببینید و ممکن است سرخورده شود ، اغراق گویی همیشه نتیجه مثبت نمی دهد.
منبع: هزار کلید تربیت ، حسنعلی میرزا بیگی