انتقاد عبارت است از انتقال اطلاعات به دیگران به نحوی که افراد مورد انتقاد بتوانند آن را در جهت مصالح خود به کار برند…
مقدمه
“حالم گرفته! آخه این چه کاری بود کرد، چند وقته میخوام ازش انتقاد کنم، اما چه جوری بهش بگم که وضع از اینکه هست بدتر نشه؟” شاید شما هم تا به حال این جملات را در ذهن خود مرور کرده باشید، نسبت به همسر، دوست، همکار، …
هر فرد در طول حیات خود ممکن است بارها توسط دیگران مورد ارزیابی قرار گیرد. برخی از این ارزشیابیها دارای جنبههای تشویقی و برخی دیگر منتقدانه است. انتقاد از دیگران در صورتی که هوشمندانه انجام شود آثار بسیار مفیدی خواهد داشت، درغیر این صورت ممکن است با واکنشهای منفی مختلف مواجه شود. این رفتار، هنری است که باید آموخت و بدون آگاهی از روش کاربرد آن زیانبار خواهد بود. انتقاد درست آن است که ضمن تأکید بر نقاط قوت به نقاط ضعف فرد نیز اشاره کند و با ارایه راهکارهای مناسب برای رفع آن سخن به میان آورد. پذیرش انتقاد از دیگران بین طبقات مختلف متفاوت است. برای مثال در بیشتر مواقع انتقاد از سوی افراد یک خانواده قابلیت پذیرش بیشتری در مقایسه با سایرین دارد. به طور معمول ما در برابر قضاوت افراد بیگانه آسیبپذیری بیشتری داریم.
شاید حرفهای نزده ای داشته باشید که راه بیانش را نمی دانید. پس با ما همراه باشید و چند دقیقه از وقت عزیزتر از گل تان را به ما بدهید:
در اینجا آگاهی از شیوه های انتقاد و ایراد گرفتن ضروری به نظر می آید زیرا در بسیاری از موارد ناآگاهی از این شیوه ها باعث سوئ تفاهم ودر نهایت منجر به بحث وجدل بیهوده، نارضایتی و کینه ونفرت می شود
کلمه انتقاد از ریشه نقد کردن و در فارسی معادل آشکار و پدیدار کردن است. در اصطلاح این کلمه چندین کاربرد دارد. معنای مشهور و متداول آن در بین عامه مردم ایراد و اشکال گرفتن به گفتار و رفتار دیگران. مردم معمولاً تمایل دارند انتقاد را به شکل منفی به کار برند و تعبیر و تفسیر کنند و یا به دلیل منفی بودنش از انتقاد کردن خود داری نمایند. اگر چند نفر را به طور اتفاقی انتخاب کنید و از آنان بپرسید «معنی انتقاد چیست؟» به احتمال زیاد خواهند گفت: «انتقاد اظهار نظری است مخرب، تحقیرکننده یا خصومتآمیز که هدفش عیبجویی است. در انتقادهای متداول، انتقاد کننده معمولاً به شکلی غیرمنصفانه فقط روی نقاط ضعف انگشت میگذارد.
انتقاد، امری پیچیده، مهم و ضروری است. باید به یاد داشت که هیچ شغلی، از انتقاد معاف نیست. انتقاد در کار، وجه مشترک همه ما است که نتایج مطلوبتر را به همراه دارد. انتقاد وسیلهای است برای انگیزش، آموختن، توسعه، آموزش و ایجاد روابطی قوی، تبادل اطلاعات، تاثیر گذاشتن و برانگیختن.
اما در معنای علمی انتقاد، یعنی آشکار کردن و بازگو کردن زوایا و نکات مهم در یک سخن یا نوشتار یا رفتار. به تعبیر دیگر انتقاد عبارت است از انتقال اطلاعات به دیگران به نحوی که افراد مورد انتقاد بتوانند آن را در جهت مصالح خود به کار برند و یا انتقاد وسیله ای است برای تشویق و افزایش رشد فردی و روابط اجتماعی.
آنچه که معمولاً ازکلمه انتقاد کردن رایج است، بیشتر به معنای نقاط ضعف و عیب یک موضوع را بیان کردن است. به طور کلی نویسندگان و اهل قلم نقد و انتقاد را به سه صورت تعبیر کرده اند:
١- بیان نقاط قوت، خوب و زیبای یک موضوع و نپرداختن به اشکالات و معایب آن
٢- بیان نقاط ضعف، بد و زشت یک موضوع بدون پرداختن به محاسن و جنبههای مثبت آن
٣- بیان نقاط قوت و ضعف یک موضوع به قصد اصلاح اشکالات و معایب آن
چگونه انتقاد کنیم تا تاثیر گذار باشد؟ روش صحیح انتقاد کردن از دیگران
مهمترین هدف در نقد و انتقاد اصلاح کردن است ، انتقاد زمانی ارزش دارد که بوسیله آن بتوانیم گفتار و رفتار کسی را اصلاح کنیم. انتقاد شنیدن ذاتاً تلخ و گزنده است و مانند داروی تلخی است که به مذاق شخص ناگوار و از طرف دیگر لازم و ضروری است. از زاویه دیگر انتقاد کردن آسان و انتقاد شنیدن سخت است، ولی اگر دقت کنیم انتقاد صحیح کردن نیز سخت است و نیاز به مهارتهای خاصی دارد که اگر افراد این مهارتها را ندانند، عملاً انتقاد آنها نه تنها اثر سازنده ندارد، بلکه باعث موضع گرفتن، کینه و دشمنی بین افراد میشود.
بخش زیادی از کدورتها و نارضایتی بین افراد خانواده، دوستان، همکاران و همسایگان ناشی از ایراد و انتقادی است که از یکدیگر میگیرند، در حالی که اگر افراد شیوه درست انتقاد و ایراد گرفتن را بدانند، این کدورتها و دشمنیها بوجود نمیآید. اگر بپذیریم شنیدن انتقاد مانند خوردن داروی تلخ است، آنگاه باید همان کاری را کرد که داروسازان میکنند، داروسازان داروهای تلخ را در لایهای از مواد شیرین قرار میدهند تا تلخی آن کمتر در کام بیمار ریخته شده و اثرگذار شود.
در این مقاله ما سعی داریم پاره ای از مهمترین شرایط تاثیرگذار در یک انتقاد را بازگو کنیم.
یک انتقاد صحیح بایستی شرایط زیر را داشته باشد تا بتواند ضمن آنکه تأثیر گذار است، سبب ناراحتی و نارضایتی طرف مقابل هم نشود :
۱- قبل از انتقاد کردن و بیان اشکالات گفتار و رفتار طرف مقابل، ابتدا مختصری از محاسن، خوبیها و توانمندیهای او سخن بگوئید، این کار باعث میشود فرد احساس کند شما دوست او هستید و دشمنی ندارید. و در نتیجه حاضر به شنیدن سخن شما خواهد بود .
۲- مختصری از زمانهایی که خودتان خطا یا اشتباهی کردهاید سخن بگوئید تا طرف مقابل احساس نکند قصد شما از انتقاد کردن اثبات برتری خود و ضعف طرف مقابل است. سخن گفتن از اشتباهات خود زمینه پذیرش را در طرف مقابل ایجاد میکند.
۳- وقتی میخواهید خطا و اشکال طرف مقابل را بگوئید دقت کنید، خطا و اشتباه را بطور مستقیم بازگو نکنید، بلکه این کار را غیر مستقیم انجام دهید. مثلاً بصورت سؤال مطرح کنیم که آیا از نظر شما این سخن یا عمل چگونه است؛ خوب یا بد؟
۴- موضوعی را که می خواهید از آن انتقاد کنید تا حدامکان واضح و مشخص بیان کنید.
۵- اجازه ندهید گفته هایتان از احساسات منفی شما رنگ بگیرد. مواظب باشید صدایتان بلند و لحن کلامتان خشن و طعنهآمیز نباشد.
۶- در مرحله چهارم مستقیم دستور ندهیم و برای اصلاح سخن یا رفتار مورد نقد به صورت دستوری تحکم نکنیم، بلکه سخن یا رفتار درست را پیشنهاد بدهیم.
۷- خیلی دقت کنید هنگام انتقاد کردن و ایراد گرفتن، موضوع و سخن معیوب را مورد انتقاد قرار دهید و از بد بودن آن سخن بگوئید و هیچگاه صفت بد یا زشت یا غلط را به شخصیت خود فرد نسبت ندهید، در واقع کار بد و ناشایست را سرزنش کنید نه شخصیت خود فرد را.
۸- واضح و شمرده سخن بگویید، به طوری که طرف مقابل انتقاد شما و دلیل مطرح کردن آن را بفهمد.
۹- اطمینان حاصل کنید که اعمال و رفتاری را که مورد انتقاد قرار میدهید، قابل تغییر است. در غیر اینصورت از انتقاد صرفنظر کنید.
۱۰-حساس باشید که هنگام انتقاد کردن هدف خود را گم نکنید هدف تأثیر گذاری و اصلاح کردن است. پس موضوع را کش ندهید و انتقاد را به سخنرانی یا بحث و جدل بیهوده تبدیل نکنید، در این مسیر ممکن است طرف مقابل با ابراز نارضایتی و توجیه کردن سخن خود ناخودآگاه ما را به موضع جدل بکشد و در این جریان هدف اصلی فراموش شود و گفتگو به مسیر غلط کشیده شود. در اینجاست که شنونده بیحوصله میشود و توجهی به آن نمیکند.
۱۱- خطا و اشتباه طرف مقابل را بگونهای مورد انتقاد قرار دهیم که آن را قابل اصلاح و جبران نشان دهیم، افراط در انتقاد کردن میتواند به جایی برسد که همه راهها را برای جبران خطا و اشتباه مسدود نشان دهد و فرد مرتکب خطا از اصلاح خطای خود ناامید و مایوس شود.
۱۲- برای متقاعد کردن خطا کار بودن طرف مقابل یا غلط بودن سخن و رفتار او از برچسب زدن به او خودداری کنید، مثلاً بکار بردن عباراتی مانند: «تو همیشه خطا میکنی»، «توهیچ وقت دقت نمیکنی» «تو آدم سهل انگاری هستی»، تأثیر گذاری انتقاد را به صفر می رساند.
۱۳- بکوشید با پیشبینی واکنشهای منفی شخصی که مورد انتقاد قرار میگیرد، از بروز آن جلوگیری کنید. جملاتی مانند: «میدانم که به من این اجازه را میدهید که در مورد… حرف بزنم، چون معتقدم که برای شما مفید خواهد بود». در کاهش واکنشهای منفی مؤثر میباشد.
۱۴- از ژستهای خشمآلود، مانند گره کردن دست، اخم کردن، گره به ابرو انداختن و نظایر آن بپرهیزید.
۱۵- اگر نتیجه مثبت انتقاد خود را در رفتار انتقاد شونده مشاهده نمودید، وی را تحسین و از اینکه به سخنان شما گوش کرده است تشکر کنید.