به طور کلی چهار نوع خانواده تک فرزند وجود دارد :
یک نوع خانواده هایی که یک فرزند دارند و از این بابت ناراحت هم نیستند ؛ چرا که خودشان تصمیم گرفته اند و راضی هم هستند . این خانواده ها هیچ وابستگی به فرزندشان ندارند . در بعضی از خانواده های تک فرزند ، مادر به شدت به فرزند خود وابسته است و این وابستگی بیشتر برای مادر ایجاد مشکل می کند تا فرزند.
مثلا مادری که همواره نگران است و خود را مسئول محافظت از فرزندش می داند و او را همراهی می کند یک مشکل مضاعف دارد.
نوع دوم خانواده هایی هستند که می خواستند بیشتر از یک فرزند داشته باشند ولی نتوانسته اند. این خانواده ها ممکن است اظهار ناراحتی کنند ، چون تمایل داشته اند که فرزندان بیشتری داشته باشند . این گروه ممکن است به طور دائم در حضور فرزند خود اظهار کنند که دلمان می خواست بچه های بیشتری داشتیم و متاسفیم از اینکه چنین نیست. چنین صحبتهایی برای کودک مضر است.
گروه سوم خانواده هایی هستند که فرزندان بیشتری داشته اند و اما بر اثر بیماری ، تصادف و یا هر حادثه دیگری در حال حاضر فقط یک فرزند دارند . اینها هم جزء خانواده های تک فرزند به حساب می آیند و به شدت به فرزند خود وابسته هستند و دائم نگرانند که مبادا این فرزند را نیز از دست بدهند . این نوع برخورد نیز بر روح و روان این فرزند تاثیر می گذارد.
گروه چهارم خانواده هایی هستند که یک فرزند دارند اما این فرزند واقعی آنها نیست؛ بلکه فرزند خوانده است . این گروه از خانواده ها هم باز نگرانند که مبادا فرزند خوانده آنها به واقعیت پی ببرد و علاقه اش نسبت به والدین غیر واقعی اش از بین برود و آنها را ترک کند.
این طرز تفکر اشتباه است. به طور خلاصه اگر خانواده ای یک فرزند داشته باشد ،چنین تصمیم گرفته باشد و از این بابت نگران هم نباشد و خودش را به فرزندش وابسته نکند ، فرزند او هیچ مشکلی پیدا نخواهد کرد . در این صورت باید اوقات تنهایی فرزندش را با بچه های همسن او پر کند و امکان یادگیری مهارتهای متنوعی در زمینه های هنری ، ورزشی ، فرهنگی و غیره را برای او فراهم سازد تا از تنها بودنش رنج نبرد.
منبع : پاسخ به والدین ؛ سیما فردوسی