خشم تظاهری به احساس خصمانه نسبت به افراد و گاهی هم اشیا است و این تظاهر به حقیقت چیزی جز اعلام وضع ناراحتی درون نیست.
هنگاهی که کودک از وضعی و یا برخوردی ناراضی شد، با موضع خشم نسبت به آن مساله می نگرد و سعی دارد دق دلی خالی کند و همه توان و قدرت خود را برای بازگرداندن آن وضع یا شخص به صورت مطلوب و مورد رضایت خود به کار می برد.
عوامل به وجود آورنده خشم:
مسائلی ساده و جزئی و البته در مواردی هم مسائلی عمیق و دشوار موجب خشم کودک می شود. گاهی یک مساله ساده مثل سرمای طاقت فرسا یا گرمای رنج افزا ممکن است کودک را خشمگین کند. گاهی برای به دست آوردن یک امتیاز از ابزار خشم استفاده می کند. کودک خواسته ای دارد که برای رسیدن به آن تظاهر به خشم می کند و سعی می کند از این طریق پدر و مادر را راضی کند تا او را به خواسته اش برسانند.
گاهی نیز از ابزار خشم برای جلب توجه، خودنمایی و نشان دادن این امر است که او کسی است.
تظاهر به خشم اگر مکرر شود، نشانه ابتلای طفل به نوعی بیماری جسمی یا روانی است که در آن صورت باید با مراجعه به افراد ذی صلاح ریشه و علت آن شناخته و کودک درمان شود.
صورت های مختلف خشم:
عادی ترین صورت های آن عبارت از حمله و تهاجم، زدن، ویران کردن، انداختن و پرتاب کردن ظروف، ناسزا گفتن، پا به زمین کوبیدن، فریاد کشیدن و …. می باشد.
در مواردی ممکن است فرد نسبت به آن هایی که عامل رنج و محرومیت او می باشند، ناسزا بگوید، گله کند و ابراز ناراحتی کند.
در بعضی از موارد به صورت بغض کردن است. در خود فرو می رود ، منزوی و ساکت می نشیند، وضعش به گونه ای است که گویی می خواهد منفجر شود. در گوشه ای کز می کند، حرف نمی زند، غذا نمی خورد، سرش پایین است، تنها به یک نقطه خیره می شود و زمانی بغضش می ترکد و گریه می کند.
منشا خشم
در مورد اینکه خشم از کجا صورت گرفته است می توان به نکات زیر اشاره کرد:
گاهی طفل احساس می کند در معرض بی عدالتی قرار گرفته است.
زمانی خشم به علت نارضایتی و عدم علاقه از وضعی که برایش به وجود آورده اند، می باشد.
گاهی خشم برای آزمایش کردن میزان نفوذ قدرت خود در دیگران است.. و مکارانه خشمگین می شود تا این زمینه را در خود و تاثیر آن را در دیگران بیازماید.
برخی از اوقات خشم به علت تنگ حوصلگی است، عدم توانایی او در انجام خواسته هاست.
اینها و چندین عامل از این قبیل موجبات خشم را در فرد به وجود آورده و می تواند برای کودک منشا شناخته شود.
شروع خشم
خشم در هر سنی وجود دارد، حتی کودک چهار ماهه گاهی از نحوه مراقبت مادر یا پرستار خود خشمگین می شوند و لج می کند. آنچنان که به زحمت می توان آرامشان کرد، حتی از شدت سماجت نفسشان بند می آید، جیغ و دادشان بسیار و تکان دادنشان زیاد است.
معمولا خشم در دو مرحله از سن زیاد می شود، یکی در مرحله ۲-۳ سالگی است که در آن کودک نسبت به خود و محیط خود هوشیار است و می خواهد آزادی هایی پیدا کند و موقعیت خود را در خانواده تحکیم بخشد.
دیگری در مرحله نوجوانی و بلوغ که در آن سن هم مساله استقلال مطرح است و نوجوان از ضعف خود در همه زمینه ها و فرمانروایی معلم و والدین خشمگین می شود.
آن چه که رعایت آن برای مربی ضروری است ، مدارای با آن ها در این سنین است به گونه ای که به صورت کج دار و مریز این دوره را سپری کنند و به مرحله متعالی برسند.
روشهای برخورد با خشم کودکان
۱. همدردی
ابراز علاقه به کودک و همدردی با او که نباید چنین وضعی پیش می آمد و من هم از این وضعیت ناراحتم، می تواند چاره درد باشد و احساسات خشم آلود را فرو بخواند.
۲. مهر و محبت
بعضی مواقع با در آغوش گرفتن و نوازش کودک می توان او را مورد مهر و محبت قرار داد. با بوسیدن او می توان از او دلجویی کرد. در چنین حالت معمولا عقده کودک باز می شود. بعد از کمی گریه از آن حالت بیرون می آید.
۳. تغییر محیط
گاهی از اوقات می توان کودک را از محیطی که در آن است بیرون آورد و او را به جای دیگری برد. مثلا او را از اتاق به حیاط ، خانه یا هر جایی که بیرون از آن محیط باشد.
۴. تلقین و تذکر
برخی از اوقات می توان او را مورد تلقین یا تذکر قرار داد و عواقب خشم و عصبانیت را برای او بیان کرد.
۵. سرگرم کردن
گاهی اوقات در موقع بروز این حالت ، یک بیت شعر ، یک گفتار نرم، یک ابراز عاطفه ، بیان یک داستان، یک اشاره به موقع و به جا و … می تواند سازنده باشد و کودک را از حالت بدی که در آن است نجات بخشد.
۶. نادیده گرفتن
بسیاری از لجاجت ها و اعمال خشم ها را می توان از طریق سکوت و سکون والدین فرو نشاند، لازم نیست در همه موارد به پاسخگویی به کودک بپردازیم و شعله خشم کودک را تیز تر کنیم.
چه ضرورتی وجود دارد که در همه موارد به مقابله به مثل بپردازیم، گاهی با صبر و حوصله، با ندیده گرفتن، با اعتنا نکردن مساله حل می شود.
منبع: کودک مرواریدی در صدف زندگی؛ اکرم وفایی